کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ستخیز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ستخیز
/se(a)txiz/
معنی
= رستاخیز
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ستخیز
لغتنامه دهخدا
ستخیز. [ س َ ] (اِ) مخفف رستخیز است که محشر و قیامت باشد. (برهان ) (آنندراج ) : بجان من بر، ستخیز کرد لشکر عشق چنانکه لشکر طالوت کرد بر جالوت .طیّان .
-
ستخیز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [قدیمی] se(a)txiz = رستاخیز
-
جستوجو در متن
-
رستاخیز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [پهلوی: ristāxēz] rastāxiz ۱. بهپا خاستن؛ جنبش؛ قیام؛ قیام عمومی.۲. (اسم) روز حشر و قیامت؛ رستخیز، ستخیز.
-
روز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، قید) [پهلوی: roč] ‹روج› ruz ۱. [مقابلِ شب] زمان میان طلوع تا غروب آفتاب که هوا روشن است.۲. وقت؛ زمان.۳. هر ۲۴ ساعت؛ شبانهروز.۴. سالگرد امری خاص: روز زن.۵. زمان حاضر؛ عصر کنونی: مسائل روز.۶. [مجاز] حالت؛ وضع.۷. [قدیمی، مجاز] عمر؛ مدت حیات.&lang...
-
جالوت
لغتنامه دهخدا
جالوت . (اِخ ) نام جباری از فلسطین که داود او را بکشت و عبرانی آن جلیات است . (اقرب الموارد). کافری بود که در عهد طالوت بدست پیغمبری کشته شد. (برهان ). پادشاه کافر که طالوت بهمراهی حضرت داود(ع ) او راشکست داده . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). نام کافری ک...
-
رستخیز
لغتنامه دهخدا
رستخیز. [ رَ ت َ / رَ ] (اِ مرکب ) رستاخیز. برخاستن مردگان . (از: ریست ، مرده ، میت + خیز، برخاستن ). (یادداشت مؤلف ). رستاخیز. قیامت . (لغت محلی شوشتر نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ) (از فرهنگ جهانگیری ). روز قیامت و محشر و رستاخیز. (ناظم الاطباء). ب...