کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ستایشگر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ستایشگر
/setāyešgar/
معنی
کسی که دیگری را بستاید؛ ستایشکننده؛ ستاینده.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
آفرینگو، ثناخوان، ستاینده، مداح، مدحخوان، مدحگستر، مدحگوی، منقبتخوان ≠ نکوهشگر
دیکشنری
admirer, idolater
-
جستوجوی دقیق
-
ستایشگر
واژگان مترادف و متضاد
آفرینگو، ثناخوان، ستاینده، مداح، مدحخوان، مدحگستر، مدحگوی، منقبتخوان ≠ نکوهشگر
-
ستایشگر
لغتنامه دهخدا
ستایشگر. [ س ِ ی ِ گ َ ] (ص مرکب ) آنکه کسی را بستاید. (آنندراج ). مادح : سخنوران و ستایشگران گیتی راهمی نگردد جز بر مدیح خواجه زبان . فرخی .گمان برم که من اندر زمین همان شجرم شجر که دید ثناگستر و ستایشگر. فرخی .همه خوبی ّ و نکویی بود او را ز خدای وی...
-
ستایشگر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) setāyešgar کسی که دیگری را بستاید؛ ستایشکننده؛ ستاینده.
-
جستوجو در متن
-
مداح
فرهنگ واژههای سره
ستایشگر
-
reverer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ستایشگر
-
praiser
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ستایشگر
-
promptress
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ستایشگر
-
adorer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
adorer، ستایشگر
-
adorers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جادوگران، ستایشگر
-
ثناگر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] [قدیمی] sanāgar ستایشگر؛ مداح.
-
ثناگستر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] [قدیمی، مجاز] sanāgostar مداح؛ ستایشگر.
-
ثناگو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] sanāgu ستایشگر؛ مداح.
-
سرزنشگر
واژگان مترادف و متضاد
طعنهزن، لوامه، ملامتگر ≠ ستایشگر
-
adulator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عاشقانه، ستایشگر، خوشامد گو