کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ستاویز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ستاویز
/satāviz/
معنی
= ستاوند
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ستاویز
لغتنامه دهخدا
ستاویز. [ س َ ] (اِ) محل خرید و فروش و بازار. (ناظم الاطباء) (استینگاس ).
-
ستاویز
لغتنامه دهخدا
ستاویز. [ س َ / س ِ ] (اِ) رواق و پیش خانه . (ناظم الاطباء) (استینگاس ). صفه ٔ بلند. (آنندراج ). || طره های اطراف بام . (ناظم الاطباء).
-
ستاویز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] satāviz = ستاوند
-
جستوجو در متن
-
ستاوند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹ستافند› sotavand بالاخانه که جلو آن باز باشد و در پیش آن ستونهایی برای نگاهداشتن سقف آن بر پا کرده باشند؛ ایوان؛ بالاخانه؛ رواق؛ صفه؛ ستاویز؛ ستاوین: ◻︎ جهان جای بقا نیست به آسانی بگذار / به ایوان چه بری رنج و به کاخ و به ستاوند (طیان: شاعران...
-
کرسی
لغتنامه دهخدا
کرسی . [ ک ُ ] (ع اِ) تخت کوچک . (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء) (آنندراج )(یادداشت مؤلف ). || تخت . عرش . سریر. اورنگ . (ناظم الاطباء). گاه . (مهذب الاسماء) : همان روز گفتی که نرسی نبودورا تاج و دیهیم و کرسی نبود. فردوسی .یا کسی دیگر مر او را برکشیدآ...