کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سبقت گرفتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
سبقت جستن بر
دیکشنری فارسی به عربی
توقع
-
جستوجو در متن
-
ابتداء
لغتنامه دهخدا
ابتداء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ، اِ) ابتدا. آغاز. آغاز کار. اول . برداشت . درآمد. بدو. بدء. بدایت . فاتحه . شروع . سر. مبداء. منشاء. مقابل انتها: آن فاضل که تاریخ امیر عادل سبکتکین را... برانداز ابتدای کودکی ... من نیز تا آخر عمرش نبشتم . (تاریخ بیهقی ). م...
-
جلوزدن
لهجه و گویش تهرانی
سبقت گرفتن
-
outpacing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فراتر رفتن، سبقت گرفتن، سبقت جستن، عقب گذاشتن
-
outpace
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فراتر رفتن، سبقت گرفتن، سبقت جستن، عقب گذاشتن
-
overtake
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غرق شدن، سبقت، رسیدن به، سبقت گرفتن بر، رد شدن از
-
outpaces
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرازها، سبقت گرفتن، سبقت جستن، عقب گذاشتن
-
outgone
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی نظیر، جلو زدن، سبقت گرفتن، سبقت جستن
-
outpaced
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشرو، سبقت گرفتن، سبقت جستن، عقب گذاشتن
-
مبادرت
واژگان مترادف و متضاد
۱. اقدام ۲. پیشی، تعجیل، سبقت، شتاب ۳. پیشی گرفتن، شتاب کردن، سبقت گرفتن ۴. اقدام کردن، دستیازیدن
-
تبادر
واژگان مترادف و متضاد
۱. پیشی، تعجیل، سبقت، شتاب ۲. پیشدستی کردن ۳. شتافتن، عجله کردن ۴. پیشی گرفتن، سبقت گرفتن
-
مسکة
دیکشنری عربی به فارسی
ربودن , قاپيدن , گرفتن , توقيف کردن , چنگ زدن , تصرف کردن , سبقت گرفتن , ربايش
-
besting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بهترین، برتری جستن، سبقت گرفتن
-
bests
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بهترین ها، برتری جستن، سبقت گرفتن
-
پس گذاشتن
لهجه و گویش تهرانی
سبقت گرفتن ،کنار نهادن