کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سبزکوشک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سبزکوشک
/sabzkušk/
معنی
آسمان: ◻︎ خیز در این سبزکوشک نقب زن از دود دل / درشکن از آه صبح سقف شبستان او (خاقانی: ۳۶۵).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سبزکوشک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی، مجاز] sabzkušk آسمان: ◻︎ خیز در این سبزکوشک نقب زن از دود دل / درشکن از آه صبح سقف شبستان او (خاقانی: ۳۶۵).
-
واژههای همآوا
-
سبز کوشک
لغتنامه دهخدا
سبزکوشک . [ س َ ] (اِ مرکب ) بمعنی سبز کارگاه که کنایه از آسمان است . (برهان ) (آنندراج ) : خیز در این سبز کوشک نقب زن از دود دل درشکن از آه صبح سقف شبستان او.خاقانی .
-
جستوجو در متن
-
سبزده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی، مجاز] sabzdeh آسمان؛ سبزتشت؛ سبزکوشک.
-
سبز کوشک
لغتنامه دهخدا
سبزکوشک . [ س َ ] (اِ مرکب ) بمعنی سبز کارگاه که کنایه از آسمان است . (برهان ) (آنندراج ) : خیز در این سبز کوشک نقب زن از دود دل درشکن از آه صبح سقف شبستان او.خاقانی .