کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سبزواری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
مختاری سبزواری
لغتنامه دهخدا
مختاری سبزواری . [ م ُ ی ِ س َ زِ ] (اِخ ) بهاءالدین اصفهانی ، محمدبن محمد باقر حسینی نایینی از اعیان علماو ارکان فقها و اکابر متکلمین و حکما و محدثین و ادباء بوده و تألیفات بسیاری دارد مانند: ارتشاف الشافی . انارة الطروس فی شرح عبارة الدروس . تعلیق...
-
محقق سبزواری
لغتنامه دهخدا
محقق سبزواری . [ م ُ ح َق ْ ق ِ ق ِ س َ ] (اِخ ) رجوع به سبزواری محمد باقر... و قصص العلماء ص 275 شود.
-
ملاهادی سبزواری
لغتنامه دهخدا
ملاهادی سبزواری . [ م ُل ْ لا ی ِ س َ ] (اِخ ) حاجی ملاهادی سبزواری . رجوع به هادی شود.
-
مقصود سبزواری
لغتنامه دهخدا
مقصود سبزواری . [ م َ دِ س َ ] (اِخ ) شاعری است ملقب به زنده دل که در قصبه ٔ مزینان از توابع سبزوار متولد گردید و او را به قول صاحب تذکره ٔ صبح گلشن «زنده دل از آن می گفتند که جز شرب مدام و صحبت شاهدان گلفام ... خبر نداشت ». از اوست :جنونم نشانید با ...
-
مقیم سبزواری
لغتنامه دهخدا
مقیم سبزواری . [ م ُ م ِ س َ ] (اِخ ) از شاعران قرن دهم هجری است که روزگاری مقیم هندوستان بود. از اوست :با مقیم از ناز گفتی نیست پروای کسم آری آری کی به این خوبی ترا پروای ماست .و رجوع به فرهنگ سخنوران و قاموس الاعلام ترکی شود.
-
منصور سبزواری
لغتنامه دهخدا
منصور سبزواری .[ م َ رِ س َ زِ ] (اِخ ) از شاعران قرن نهم هجری قمری و استاد دولتشاه سمرقندی و امیر علیشیر نوایی در علم عروض است ، رساله ای در عروض دارد و قصیده ای مصنوع در جواب قصیده ٔ خواجه سلمان گفته که مطلعش این است :بس دویدم در هوای وصل یارکس ندی...
-
امیرشاهی سبزواری
لغتنامه دهخدا
امیرشاهی سبزواری . [ اَ ی ِ س َ زِ ] (اِخ ) آق ملک بن جمال الدین . شاعر قرن نهم هجری و ملازم بایسنقرمیرزا و بنا بنوشته ٔ امیرعلیشیر نوایی در مجالس النفائس از سربداران سبزوار بوده است . شعر کم گفته ولی آنچه از او باقی مانده جزیل و محکم است . دیوان وی ...
-
امیر سبزواری
لغتنامه دهخدا
امیر سبزواری . [ اَ رِ س َ زِ ] (اِخ ) از شاعران و هنروران قرن نهم هجری بوده و در هرات میزیسته است . امیرعلیشیر نوایی می نویسد: شیخ الاسلام سبزوار بود و صلاحیت تمام داشت واکثر خطوط را نیک می نوشت . (از دایرةالمعارف آریانا). در فرهنگ سخنوران بنقل از ت...
-
اوحد سبزواری
لغتنامه دهخدا
اوحد سبزواری . [ اَ ح َ دِ س َ زَ ](اِخ ) یکی از مشاهیر شعرا و منجمان ایران است . در تاریخ 868 هَ . ق . در 81 سالگی درگذشته و دیوانی مشتمل بر قصاید و غزلیات دارد. (از قاموس الاعلام ترکی ).
-
حسن سبزواری
لغتنامه دهخدا
حسن سبزواری . [ ح َ س َ ن ِ س َ ] (اِخ ) قاری ، خطیب . شاعر مشهدی خراسانی . کشته ٔ 1086 هَ . ق . او راست : مطالعالاسرار و ابواب البیان . (ذریعه ج 1 ص 74). و رجوع به حسن خطیب شود.
-
حسن سبزواری
لغتنامه دهخدا
حسن سبزواری . [ ح َ س َ ن ِس َ ] (اِخ ) ابن حسین ، مکنی به ابوسعد خطیب واعظ شیعی امامی . درگذشته ٔ پیرامون 900 هَ . ق . او راست : بهجةالمناهج و جز آن . (هدیة العارفین ج 1 ص 289) (ذریعه ج 3 ص 163 و ج 4 ص 130 و ج 7 ص 184) (روضات الجنات ص 284).
-
حاجی سبزواری
لغتنامه دهخدا
حاجی سبزواری . [ س َ ] (اِخ ) رجوع به هادی (حاج ملا....) سبزواری شود.
-
حاجی سبزواری
لغتنامه دهخدا
حاجی سبزواری . [ س َ ] (اِخ ) شاعری از مردم سبزوار و بیت ذیل از جمله ٔ اشعار اوست :فلک بگوشه نشینان ستم کند که محیطهمیشه سیلی امواج برکنار زند.
-
حبیب اﷲ سبزواری
لغتنامه دهخدا
حبیب اﷲ سبزواری . [ ح َ بُل ْ لاهَِ س َ ] (اِخ )(میرزا...) یکی از شعرای ایران . این بیت از اوست :بعد عمری گر نگاهی جانب من میکندصد نگه بهر تسلی سوی دشمن میکند.(از قاموس الاعلام ترکی ).
-
جستوجو در متن
-
حسن
لغتنامه دهخدا
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن حسین سبزواری . رجوع به حسن سبزواری شود.