کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سبزده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سبزده
/sabzdeh/
معنی
آسمان؛ سبزتشت؛ سبزکوشک.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سبزده
لغتنامه دهخدا
سبزده . [ س َ دِه ْ ] (اِ مرکب ) کنایه از آسمان است . (برهان ).
-
سبزده
لغتنامه دهخدا
سبزده . [ س َ دِه ْ ] (اِخ ) اسم دیگر آن قطانجق است که در سقز کردستان واقع است . رجوع به قطانجق و لغات فرهنگستان شود.
-
سبزده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی، مجاز] sabzdeh آسمان؛ سبزتشت؛ سبزکوشک.
-
جستوجو در متن
-
قطان جق
لغتنامه دهخدا
قطان جق . [ ق ُ ج ُ ](اِخ ) دهی است از دهستان گل تپه ٔ فیض اﷲبیگی بخش مرکزی شهرستان سقز واقع در 45 هزارگزی خاور سقز و 10 هزارگزی خاور قلعه کهنه . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است . سکنه ٔ آن 150 تن می باشد. آب آن از چشمه و محصول آن غل...