کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سبتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سبتی
لغتنامه دهخدا
سبتی . [ س َ ] (اِخ ) احمدبن هارون الرشید. رجوع به احمدبن هارون ... شود.
-
سبتی
لغتنامه دهخدا
سبتی . [ س َ ] (اِخ ) عبدالرحمان مکنی به ابوبکر. اوراست : شرح الرحبیة که در حاشیه ٔ فتح القریب المجیب بشرح کتاب الترتیب طبع شده است . (معجم المطبوعات ).
-
سبتی
لغتنامه دهخدا
سبتی . [ س َ ] (اِخ ) علی بن خلیل مکنی به ابوالحسن .مردی عارف و گمنام بوده ، امام غزالی در سبتة او را دیده و با او گفتگو کرده است . (غزالی نامه ص 232).
-
سبتی
لغتنامه دهخدا
سبتی . [ س َ ] (اِخ ) علی بن یقظان . طبیب و شاعر و ادیب معروف که اصل او از سبتة است ولی بعضی او را بمصر نسبت دهند. او به سال 544 هَ . ق . بمصر و از آنجا به یمن رفت سپس به عراق رفت . او راست قصیده ای در مدح جمال الدین ابی جعفر محمدبن علی بن ابی منصور ...
-
سبتی
لغتنامه دهخدا
سبتی . [ س َ ] (اِخ ) یوسف بن یحیی بن اسحاق سبتی مغربی . طبیبی از اهل فأس . رجوع به تاریخ الحکماء قفطی ص 392 و رجوع به یوسف بن یحیی شود.
-
سبتی
لغتنامه دهخدا
سبتی . [ س َ ] (ص نسبی ) منسوب به سبت ، روز اول هفته . انتساب بسبت است که روز اول هفته باشد. (الانساب سمعانی ).
-
سبتی
لغتنامه دهخدا
سبتی . [ س َ تی ی ] (ص نسبی ) منسوب است به سبتة که شهری است از بلاد عدوه . (سمعانی ).
-
واژههای مشابه
-
علی سبتی
لغتنامه دهخدا
علی سبتی . [ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ سبتی اندلسی مالکی . مکنی به ابوالحسن . از فقیهان بود و بسال 567 هَ . ق . درگذشت . او راست : اللباب فی اصول الفقه . (از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1542).
-
علی سبتی
لغتنامه دهخدا
علی سبتی . [ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن احمدبن ابراهیم بن علی بن یوسف سبتی عاملی کفراوی . ادیب و نحوی و بیانی و لغوی و شاعر و نویسنده و مورخ بود و در 25 ذی حجه ٔ سال 1236 هَ . ق . در «کفری » که قریه ای است از قرای جبل عامل و از اعمال صور، متولد ...
-
علی سبتی
لغتنامه دهخدا
علی سبتی .[ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) ابن یقظان سبتی . وی طبیب و شاعرو ادیب بود. اصل او از «سبتة» است و گویند که در سال 544 هَ . ق . وارد مصر شد و از آنجا به یمن و سپس به عراق و سایر بلاد سفر کرد. او را قصیده ای درباره ٔ جمال الدین محمد اصفهانی وزیر است ک...
-
حسن سبتی
لغتنامه دهخدا
حسن سبتی . [ ح َ س َ ن ِ س َ ] (اِخ ) ابن کاظم نجفی سبتی خطیب شاعر. او راست : «انیس الجلیس » و دیوان شعر. (ذریعه ج 2 ص 454 و ج 9 ص 428 و 242).
-
واژههای همآوا
-
سبطی
واژگان مترادف و متضاد
یهودی، قبطی
-
ثبتی
فرهنگ واژههای سره
شناخته شده