کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سبة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سبة
معنی
روز تعطيل , شنبه , يکشنبه , روز شنبه
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سبة
لغتنامه دهخدا
سبة. [ س َب ْ ب َ ] (اِخ ) نام پسر ثوبان در حضرموت . (منتهی الارب ).
-
سبة
لغتنامه دهخدا
سبة. [ س َب ْ ب َ ] (اِخ ) نام جد محمد قرشی محدث بن اسماعیل . (منتهی الارب ).
-
سبة
لغتنامه دهخدا
سبة. [ س َب ْ ب َ ] (ع اِ) کون . (منتهی الارب ). || سردی و گرمی و هشیاری که چندروزه پیوسته باشد. (منتهی الارب ): من الحر و البرد الصحو؛ ان تدوم ایاماً. (اقرب الموارد). || روزگار. (منتهی الارب ). زمانی از روزگار. (اقرب الموارد). یقال : مارأیته منذ سب...
-
سبة
لغتنامه دهخدا
سبة. [ س ِب ْ ب َ ] (ع اِ) انگشت شهادت . (منتهی الارب ). || نوع و هیئت دشنام دادن . (ناظم الاطباء).
-
سبة
لغتنامه دهخدا
سبة. [ س ُب ْ ب َ ] (ع اِ) کون . || عار. (اقرب الموارد). انا لقوم لانری الموت سبة. (قول سموأل ، از اقرب الموارد). عار که بدان نکوهند. (منتهی الارب ). || بهتان و ملامت . (ناظم الاطباء). || خصومت که بسبب آن دشنام دهند. گویند: صار هذا الامر سبة علیه به...
-
سبة
دیکشنری عربی به فارسی
روز تعطيل , شنبه , يکشنبه , روز شنبه
-
واژههای مشابه
-
سبه
لغتنامه دهخدا
سبه . [ س َ ب ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ربعشامات بخش ششتمدشهرستان سبزوار واقع در 36 هزارگزی جنوب ششتمد. هوای آن معتدل . دارای 87 تن سکنه است . آب آنجا از قنات تأمین میشود و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است و راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی...
-
سبه
لغتنامه دهخدا
سبه . [ س ِ ب َ ] (اِخ ) شهری است [ بناحیت کرمان ] اندرمیان بیابان میان نهله و سیستان نهاده و از عمل کرمان است . (حدود العالم چ جدید دانشگاه تهران ص 129).
-
سبه اوس
لغتنامه دهخدا
سبه اوس . [ س ِ ب ِ ] (اِخ ) از سالنامه نگاران (قرن هفتم میلادی ) و اسقف مامی گونی های ارمنستان است . قطعه ای راجع به تاریخ ارمنستان «امپراطوری هراکلیوس » نوشته که قسمتی از آن را به آگاتانژ نسبت میدهد. (تاریخ ایران باستان ص 96 و 2594 و 2612 و 2619).
-
واژههای همآوا
-
سبت
واژگان مترادف و متضاد
شنبه، آخرین روز هفته (قومیهود)
-
سبط
واژگان مترادف و متضاد
۱. نوه، نواده، فرزندزاده، دخترزاده ≠ جد، نیا ۲. قبیله، عشیره
-
ثبت
واژگان مترادف و متضاد
۱. درج، ضبط، مرقوم، مندرج ۲. کتابت، نگارش
-
ثبت
فرهنگ واژههای سره
پایستگی، نگارش