کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سباق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
سباغ
لغتنامه دهخدا
سباغ . [ س ُ ] (اِ) نوکرهای عدالت خانه . (ناظم الاطباء).
-
صباغ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی] sabbāq رنگرز؛ رنگساز.
-
جستوجو در متن
-
مسابقه کرجی رانی
دیکشنری فارسی به عربی
سباق القوارب
-
پارچه نخی سفت بافت
دیکشنری فارسی به عربی
سباق القوارب
-
ابوعبدالرحمن
لغتنامه دهخدا
ابوعبدالرحمن . [ اَ ع َ دِرْ رَ ما ] (اِخ ) محمدبن فضیل بن هلال بن سباق . محدث است .
-
ابومحمد
لغتنامه دهخدا
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) عامربن سباق الیمامی . محدث است و از یحیی بن کثیر روایت کند.
-
ابوالسنابل
لغتنامه دهخدا
ابوالسنابل . [ اَ بُس ْ س َ ب ِ ] (اِخ ) ابن بعکک بن حجاج بن حارث بن سباق بن عبدالداربن قصی قرشی عبدری . و در نام او اختلاف است لبید یا عمرو یا حبه ودر جدّ او نیز خلاف است بعضی بجای سباق ، عمیله گفته اند و او شاعری بود از بنی عبدالدار و بیوم الفتح مس...
-
سبقت گیرنده
لغتنامه دهخدا
سبقت گیرنده . [ س ِ ق َ رَ دَ / دِ ] (نف مرکب ) پیشی گیرنده . آنکه در کارها سبقت گیرد و جلو افتد. سَبّاق . (منتهی الارب ).
-
اسب دوم
لغتنامه دهخدا
اسب دوم . [ اَ ب ِ دُوْ وُ ] (اِخ ) (اصطلاح نجوم ) یکی از صور شمالی . || (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یکی از اسبان دهگانه ٔ سباق عرب . رجوع به مصلی شود.
-
عنان
لغتنامه دهخدا
عنان . [ ع َن ْ نا ] (ع ص ) درنگ کار. گویند هو عنان الخیر؛ یعنی وی در نیکی درنگ میکند. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). || سباق . (المنجد).
-
مسابقة
لغتنامه دهخدا
مسابقة. [ م ُ ب َ ق َ ] (ع مص ) مسابقه . سباق . با کسی پیش گرفتن در دویدن یا در تاختن و نبرد کردن در آن . (منتهی الارب ). پیشی گرفتن بر کسی در سباق . (اقرب الموارد). با کسی پیشی گرفتن در دویدن یا در تاختن . (المصادرزوزنی ) (دهار) (تاج المصادر بیهقی )...
-
نعیت
لغتنامه دهخدا
نعیت . [ ن َ ] (ع ص )اسب نیکو پیشی گیرنده . (منتهی الارب ) (از متن اللغة) (ناظم الاطباء). اسب عتیق سباق که زبانها او را نعت ومدح کنند. (از اقرب الموارد). نعیتة. (اقرب الموارد) (متن اللغة) (منتهی الارب ). نَعتَة. (متن اللغة).
-
مقصب
لغتنامه دهخدا
مقصب . [ م ُ ق َص ْ ص ِ ] (ع ص ) پاس دارنده و احرازکننده قصبهای سباق را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). کسی که محافظت می کند قصب السبق را. (ناظم الاطباء). || شیر که بر آن کفک و سرشیر سطبر شده باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطبا...
-
ارحم
لغتنامه دهخدا
ارحم . [ اَ ح َ ] (اِخ ) ابن ابی الارحم المخزومی . وی از جمله ٔ سباق اسلام است و بعقیده ٔ حمداﷲ مستوفی هشتادوپنج سال عمر داشت و بسال 55 هَ . ق . درگذشت و در بقیع مدفون شد. رجوع به حبط ج 2 ص 239 شود.
-
مقبص
لغتنامه دهخدا
مقبص . [ م ِ ب َ ] (ع اِ) آن رسن که ببندند و اسبان مسابقت از آنجا رها کنند. (مهذب الاسماء). رسن که پیش اسبان رهان ، کشیده دارند تا راست ایستند به اول سباق . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || راستی . یقال : اخذته علی ال...