کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سایدا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سایدا
فرهنگ نامها
(تلفظ: sāydā) (کردی) (مرکب از سای + دا) سایهی مادر .
-
سایدا
واژهنامه آزاد
دوست دار مادر
-
واژههای همآوا
-
سعیدا
لغتنامه دهخدا
سعیدا. [ س َ ] (اِخ ) مرد آگاهی است و در فن نقشبندی مهارتی داشته و در اصفهان ساکن بود. این اشعار از اوست :کس نیست که خارم ز دل ریش برآرداین خار مگر آتشی از خویش برآرد.ایضاً:هزار مرتبه رفتم ز مصر تا کنعان بغیر چشم زلیخا کسی به راه ندیدم .(آتشکده ٔ آذر...