کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سایا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سایا
/sāyā/
معنی
ساینده.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
abrasive, tangent, tangential
-
جستوجوی دقیق
-
سایا
فرهنگ نامها
(تلفظ: sāyā) (ترکی) یکرنگ ، بیریا ؛ (در فارسی) ساینده .
-
سایا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) sāyā ساینده.
-
سایا
دیکشنری فارسی به عربی
مادة حاکة
-
سایا
واژهنامه آزاد
(واژۀ پیشنهادی کاربران) مماس.
-
واژههای همآوا
-
سعیا
فرهنگ نامها
(تلفظ: saeyā) (در اعلام) نام پیغمبری که بشارت آمدن عیسی را داد ؛ ]به تعبیری این واژه از سعی به معنی تلاش و کوشش + الف (اسم ساز) ترکیب شده است[ .
-
سعیع
لغتنامه دهخدا
سعیع. [ س َ ] (ع اِ) دانه ٔ سیاه که بگندم آمیزد. (آنندراج ) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || گندم دیوانه یا گندم هیچکاره . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
سایع
لغتنامه دهخدا
سایع. [ ی ِ ] (ع ص ) رجوع به سائع شود.
-
سعیا
لغتنامه دهخدا
سعیا. [ س َ ] (اِخ ) وادیی است در تهامه در نزدیکی مکه طرف پائین آن متعلق است بکنانه وطرف بالای آن متعلق بهذیل است . (از معجم البلدان ).
-
سعیا
لغتنامه دهخدا
سعیا. [ س َع ْ ] (اِخ ) نام پیغمبری که بشارت آمدن عیسی را داد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
saya
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سایا
-
Sayda
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سایا
-
مادة حاکة
دیکشنری عربی به فارسی
ساينده , تراشنده , سوزش اور , سايا
-
sandpaper
کاغذ سنباده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] کاغذ چغری که با یک سایا (abrasive) مثل گارنت یا سیلیسیمکاربید یا آلومینیماکسید پوشانده میشود و برای صاف کردن سطح به کار میرود