کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ساگارتی یه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ساگارتی یه
لغتنامه دهخدا
ساگارتی یه . [ ی َ ] (اِخ ) سرزمین ساگارتها یکی از نواحی شرقی جزو شاهنشاهی هخامنشی واقع در جنوب سرزمین پارتها و در مغرب سیستان و بگفته ٔ هردوت جزو ایالت چهاردهم از بیست ایالت آن شاهنشاهی بود و این محل با قسمتی از کویر لوت از آن جمله با ناحیه ٔ قهستان...
-
جستوجو در متن
-
اسارگارتی یه
لغتنامه دهخدا
اسارگارتی یه . [ اَ ی َ ] (اِخ ) نام مملکتی که از طرف جنوب پارت قدیم را محدود میساخت و از طرف مغرب با سیستان هم حدبود. داریوش در کتیبه های خود این ناحیت را «اسارگارتی یه » خوانده ولی نویسندگان قدیم یونان آن را ساگارتی یا نامیده اند. اگر از قسمتی که ب...
-
ساگارت
لغتنامه دهخدا
ساگارت . (اِخ ) از اقوام باستانی ایران و بنوشته ٔ هرودت یکی از سه طایفه ٔ چادرنشین پارسی تابع شاهنشاهی هخامنشی است . آنان بزبان پارسی سخن میگفتند لباس شان چیزی بود بین لباس پارسیها و پاکیتکها. ساگارتیان هشت هزار تن سپاهی بدولت هخامنشی میدادند. آنان ا...
-
اشکانیان
لغتنامه دهخدا
اشکانیان . [ اَ ] (اِخ ) هیاطله . اشغانیة. (دمشقی ). پارتها. آرشیها. لقب سلطنت سوم از ملوک عجم که بعد از سلطنت سکندر ذوالقرنین قریب یکصد و شصت سال فرمانروا بودند.(آنندراج ). آن خانواده ٔ سلطنتی که قبل از ساسانیان از 58 ق . م . تا 207 م . در ایران سلط...