کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ساوجبلاغ مکری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ساوجبلاغ مکری
لغتنامه دهخدا
ساوجبلاغ مکری . [ وَ ب ُ غ ِ م ُ ] (اِخ ) اکنون مهاباد خوانده میشود. رجوع به مهاباد شود.
-
جستوجو در متن
-
مکری
لغتنامه دهخدا
مکری . [ م ُ ] (اِخ ) از طوایف آذربایجان ساکن شرق وشمال شرق مهاباد ساوجبلاغ . اهل تسنن و خانه نشین هستند. (کرد و پیوستگی نژادی آن ص 66 و 123). ساکنان ساوجبلاغ غالباً از کردهای شهرنشین و زارع هستند و از طوایف مکری می باشند که زمستان را در دهات و تابست...
-
گرماج
لغتنامه دهخدا
گرماج . [ ] (اِخ ) اسم طایفه ای از ایلات کرد است که در کرکوک سلیمانیه شهردوز سنجاق کوی حریر ساوجبلاغ مکری بانه مسکن دارد. این طایفه را بابان هم میگویند. (جغرافیای سیای کیهان ص 57).
-
مافی و نانکلی
لغتنامه دهخدا
مافی و نانکلی . [ وَ ک َ ] (اِخ ) از ایلهای کرد است که به فرمان شاه عباس از کوهستان راوندوز ساوجبلاغ مکری کوچانیده و در ری و شهریار و قزوین سکنی داده شدند. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 57). و رجوع به «مافی » و «نانکلی » شود.
-
سیمینه رود
لغتنامه دهخدا
سیمینه رود. [ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) تاتائو. طاطائوچای . سیمین رود. رودی است در کردستان و آذربایجان غربی که از کوههای سقز و بانه سرچشمه گرفته ، پس از گذشتن از ساوجبلاغ مکری (مهاباد) از جانب جنوبی به دریاچه ٔ ارومیه میریزد. رجوع به سیمین رود شود.
-
بیکزاده ٔ فیض اﷲبیگی
لغتنامه دهخدا
بیکزاده ٔ فیض اﷲبیگی . [ ب َ دَ ی ِ ف َ ضُل ْ لاه ب َ ] (اِخ ) از ایلات ساکن اطراف مهاباد. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 109).از ایلات اطراف ساوجبلاغ مکری آذربایجان و مرکب از 1500 خانوار و شغل آنان زراعت است . (یادداشت مؤلف ).
-
بیکزاده حیدری
لغتنامه دهخدا
بیکزاده حیدری . [ ب َ دَ ح َ دَ ] (اِخ ) بیگزاده حیدری . از ایلات اطراف ساوجبلاغ مکری آذربایجان و مرکب از 1500 خانوار است . شغل آنها زراعت و گله داری است . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به جغرافیای سیاسی کیهان ص 110 شود.
-
پیران
لغتنامه دهخدا
پیران . (اِخ ) از ایلات اطراف ساوجبلاغ مکری آذربایجان و مرکب از سیصد خانوار، زبان آنان کردی و شغلشان زراعت است . ایل پیران در لاهیجان کهنه و در ساوجبلاغ آذربایجان مسکن دارند و مرکز پسوه آنان است و بعضی در سلدوز و اشنوساکن میباشند که قریب صد ده است . ...
-
کرد
لغتنامه دهخدا
کرد. [ ک ُ ] (اِخ ) نام طایفه ای است مشهور از صحرانشینان و ایشان در زمان ضحاک پیدا شدند. (برهان ). گروهی است . ج ، اَکراد. جد آنها کردبن عمرو مزیقیأبن عامربن ماءالسماء نسبهم الشعراء اًلی الیمن ثم الی الازد. قال : لعمرک ما کردبن عمروبن عامربعجم ولکن ...
-
ارمیه
لغتنامه دهخدا
ارمیه . [ اُ ی َ ] (اِخ ) (دریاچه ٔ ...) بحیره ٔ ارومیه . دریاچه ٔ اورمیه . دریاچه ٔ شها . دریاچه ٔ تلا. دریاچه ٔ ارمیه در اوستا چَئِچَسْتَه ذکر شده و حمداﷲ مستوفی در نزهة القلوب چچست یاد کرده ، در شاهنامه ٔ فردوسی بتحریف خنجست آمده و آن در اوستا (سی...