کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ساندویچ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ساندویچ
/sāndevič/
معنی
نوعی خوراک سرد یا گرم که از دو تکه نان و مقداری گوشت، کالباس، مرغ، تخممرغ، پنیر، کره، خیارشور، گوجه، کاهو، و امثال آن تهیه میشود.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
sandwich
-
جستوجوی دقیق
-
ساندویچ
فرهنگ فارسی معین
(نْ دِ) [ انگ مأخوذ از نام واضع آن . ] (اِ.) بزم آورد، قطعة نانی که آن را به دو قطعه بخش کرده داخل آن را سس یا کره مالیده گوشت ، تخم مرغ پخته ، خیارشور، گوجه - فرنگی و غیره جای دهند.
-
ساندویچ
لغتنامه دهخدا
ساندویچ . (اِخ ) رجوع به هاوایی شود.
-
ساندویچ
لغتنامه دهخدا
ساندویچ . (انگلیسی ، اِ) نانی که درمیان آن چند نوع غذا از قبیل : مرغ ، تخم مرغ ، گوجه ، خیار و غیره گذارده باشند. نان را از وسط دو نیم کنندو در میان آن ژامبون یا نوع غذای دیگر قرار دهند.
-
ساندویچ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: sandwich] sāndevič نوعی خوراک سرد یا گرم که از دو تکه نان و مقداری گوشت، کالباس، مرغ، تخممرغ، پنیر، کره، خیارشور، گوجه، کاهو، و امثال آن تهیه میشود.
-
ساندویچ
دیکشنری فارسی به عربی
سندويتش
-
ساندویچ
واژهنامه آزاد
(پهلوی) بزماورد، بزم آورد.
-
واژههای مشابه
-
ساندویچ درست کردن
دیکشنری فارسی به عربی
سندويتش
-
ساندویچ گوشت گاو سرخ کرده
دیکشنری فارسی به عربی
هامبرغر
-
جستوجو در متن
-
club sandwich
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساندویچ باشگاه، کلاب ساندویچ
-
سندويتش
دیکشنری عربی به فارسی
ساندويچ درست کردن , ساندويچ , در تنگنا قرار دادن
-
sandwiches
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساندویچ، ساندویچ درست کردن، در تنگنا قرار دادن
-
sandwiching
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساندویچ، ساندویچ درست کردن، در تنگنا قرار دادن
-
sandwiched
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساندویچ، ساندویچ درست کردن، در تنگنا قرار دادن