کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سانحۀ اسقاطگر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سانحه
واژگان مترادف و متضاد
اتفاق، پیشامد، تصادف، حادثه، رزیه، عارضه، فاجعه، واقعه
-
accident
سانحه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] رویداد ناگواری که به بروز صدمات جانی یا وارد آمدن آسیب جدی به هواگَرد منجر میشود
-
سانحة
لغتنامه دهخدا
سانحة. [ن ِ ح َ ] (ع ص ، اِ) مؤنث سانح . رجوع به سانح شود. || هر چیز ناپسند و موحش . (ناظم الاطباء).
-
سانحه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: سانحَة، مؤنثِ سانح، جمع: سوانِح] sānehe ۱. = سانح۲. حادثه؛ واقعه؛ پیشامد.
-
سانحه
دیکشنری فارسی به عربی
حادث عرضي
-
سانحه
واژهنامه آزاد
حادثه ، واقعه ، پیش آمد
-
bridge strike
سانحۀ پل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] برخورد یک وسیلۀ نقلیۀ جادهای با سازۀ بالاسر آن که پلی ریلی است که در نتیجۀ آن مسیر قطار تا انجام بازدید کارشناس مسدود یا دستکم سبب تأخیر در حرکت قطار میشود
-
marine casualty, marine accident
سانحۀ دریایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] پیشامدی که در آن به افراد یا شناور یا محمولۀ آن یا محیطزیست آسیب کلی یا جزئی برسد
-
accident recorder
سانحهنگار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] دستگاهی تعبیهشده در یک محفظۀ بسیار محکم که پارامترهای پرواز را برای بررسی علت سوانح احتمالی ثبت میکند
-
crash landing
نشست سانحهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نشستی که در آن هواگَرد براثر عواملی نظیر ناهمواری زمین یا ناتوانی خلبان، دچار آسیبدیدگی شدید میشود
-
hull loss accident
سانحۀ اسقاطگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] سانحهای که در پی آن هواگَرد اسقاطی به شمار آید
-
very serious casualty
سانحۀ دریایی بسیار شدید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی سانحۀ دریایی که به مرگ افراد یا از میان رفتن کشتی یا آلودگی زیستمحیطی خطرناک یا وسیع منجر شود
-
serious casualty
سانحۀ دریایی شدید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی سانحۀ دریایی که علیرغم شدت، به مرگ افراد یا از میان رفتن کشتی یا آلودگی خطرناک یا وسیع منجر نشود
-
bridge strike nominee
بازرس سانحۀ پل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] فردی خبره که دارای مهارت کافی برای ارزیابی کارشناسانه و تأیید سلامت خط آهن روی پل ضربهدیده و بازگشایی مسیر است
-
marine casualty investigator
بازرس سانحۀ دریایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] فرد صلاحیتداری که مطابق با قانون مسئولیت بررسی سانحه یا حادثۀ دریایی را بر عهده دارد