کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سانتی متر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سانتی متر
/sāntimetr/
معنی
واحد اندازهگیری طول، معادل یکصدم متر.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
centimeter, -metre
-
جستوجوی دقیق
-
سانتی متر
فرهنگ فارسی معین
(مِ) [ فر. ] (اِ.) واحد اندازه گیری طول معادل یک صدم متر.
-
سانتی متر
لغتنامه دهخدا
سانتی متر. [ م ِ ] (فرانسوی ، اِ مرکب ) صدیک متر. یک صدم متر. رجوع به واحد طول شود.
-
سانتی متر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: centimètre] (ریاضی) sāntimetr واحد اندازهگیری طول، معادل یکصدم متر.
-
سانتی متر
دیکشنری فارسی به عربی
سنتيمتر
-
واژههای مشابه
-
سانتی مانتال
فرهنگ فارسی معین
[ فر. ] (ص .) 1 - دارای ظاهری آراسته و رفتاری همراه با ظرافت . 2 - دارای روحیه ای ظریف و احساساتی .
-
سانتی گراد
لغتنامه دهخدا
سانتی گراد. [ گْرا / گ ِ ] (فرانسوی ، اِ مرکب ) صد درجه .
-
سانتی گرام
لغتنامه دهخدا
سانتی گرام . [ گْرا / گ ِ ] (فرانسوی ، اِ مرکب ) صدیک گرم . یک صدم گرم .
-
سانتی گراد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: centigrade] (فیزیک) sāntigerād واحد اندازهگیری درجۀ حرارت، برابر با یکصدم حرارت مورد نیاز برای جوشش آب.
-
سانتی گرم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: centigramme] sāntigeram واحد اندازهگیری جرم، معادل یکصدم گرم.
-
سانتی مانتال
واژهنامه آزاد
دارای ظاهر آراسته و رفتار همراه با ظرافت. || دارای روحیۀ ظریف و احساساتی.
-
21-centimeter line, H I line, neutral hydrogen line
خط بیستویک سانتیمتر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] خط طیفی گسیلشده از اتم هیدروژن خنثی یا جذبشده در آن با بسامد 1420 مگاهرتز متـ . خط هیدروژن hydrogen line
-
جستوجو در متن
-
متر
لغتنامه دهخدا
متر. [ م ِ ] (فرانسوی ، اِ) نوعی از اندازه ٔ طول که عبارت است ازیک چهل میلیون جزء از دایره ٔ نصف النهار و مساوی است به پانزده گره و سه ربع گره یعنی یک ربع گره از گزشاه که اندازه ٔ معمولی این زمان است کوتاه تر می باشد. (ناظم الاطباء). واحد طول در دستگ...
-
میلی متر
فرهنگ فارسی معین
(مِ) [ فر. ] (اِ.) یک دهم سانتی متر و یک هزارم متر.