کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سامار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سامار
لغتنامه دهخدا
سامار. (اِخ ) شهرکی است خرد از ناحیت کوه قارن (به دیلمان ) و از وی آهن و سرمه و سرب بسیار خیزد. (از حدود العالم ).
-
سامار
لغتنامه دهخدا
سامار. (فرانسوی ، اِ) گاهی اپیدرم کارپل های یک تخمدان در میوه های آکن متسع شده و میوه ٔ بالدار یا سامار تولید میسازد. بعضی از این میوه ها مانند زبان گنجشک و عرعر درازند. بعضی دیگر مانند میوه ٔ نارون و قوس گرد میباشند. میوه های افرا از دو اکن بالدار ت...
-
جستوجو در متن
-
شامرزا
واژهنامه آزاد
درگذشته این شهر جزیی ازمناطق هزارجریب طبرستان بودهاست و نامهایی از قبیل سامار و شامار و شهمارفریم را داشتهاست و طبق کتاب سربداران از آبادترین شهرهای قدیم طبرستان بودهاست .
-
سرب
لغتنامه دهخدا
سرب . [ س ُ / س ُ رُ ] (اِ) اوستا «سرو» (سرب )، پهلوی «سرپین » (سربی )، کردی «سیریفت » ، بلوچی «سوروپ »، «سوروف » ، افغانی «سوروپ » ، گیلکی «سورب » . رجوع کنید به اسرب ، معرب آن نیز «اسرب ». (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). مخفف اسرب که بعربی آنُک و بهن...
-
قارن
لغتنامه دهخدا
قارن . [ رَ ] (اِخ ) کوه ... نام کوهی است در مازندران . (حبیب السیر خیام ج 2 ص 417). و آن را به این ملاحظه که ملک الجبال لقب داشته کوه قارن میگفته اند.(آنندراج ). ناحیتی است [ به دیلمان ] که مر او را ده هزار و چیزی ده است . (؟) و پادشای او را سپهبد ش...
-
افرا
لغتنامه دهخدا
افرا. [ اَ ] (اِ) بزبان مازندری نام درختی است معروف . (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ). درختی از تیره ٔ افراها جزو تیره های نزدیک به گل سرخیان که درختی است تنومند با برگهای پنجه ای که در باغها و جنگلها می روید. اسپندان . اسفندان . بوسیاه . (فرهنگ فارسی...