کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سالگرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سالگرد
/sālgard/
معنی
زمانی که در آن یک یا چند سال از رویدادی گذشته است.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سالگرد
فرهنگ فارسی معین
(گَ) (اِمر.) زمانی از سال که یک یا چند سال از واقعه ای گذشته باشد.
-
سالگرد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) sālgard زمانی که در آن یک یا چند سال از رویدادی گذشته است.
-
سالگرد
دیکشنری فارسی به عربی
يوبيل
-
واژههای مشابه
-
سالگرد، سالگرد
واژگان مترادف و متضاد
۱. سالروز، سالگشت ۲. سال مرگ
-
جستوجو در متن
-
آنیورسری
فرهنگ واژههای سره
سالگرد
-
anniverse
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سالگرد
-
yearbird
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سالگرد
-
pagatpat
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سالگرد
-
annueller
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سالگرد
-
avicennia
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سالگرد
-
annuation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سالگرد
-
Erigeron annuus
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سالگرد Erigeron
-
wedding anniversary
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سالگرد ازدواج