کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سالونیک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سالونیک
لغتنامه دهخدا
سالونیک . [ل ُ ] (اِخ ) نام خلیج ترم است . (ایران باستان ص 1114 و 1191). به یونانی آن را تسالونیک گویند. شهری است از یونان در انتهای خلیج سالونیک که بوسیله ٔ دریای اژه تشکیل شده است . دارای 216800 تن سکنه است . بندری است بسیار فعال و تجارتی در کنار م...
-
جستوجو در متن
-
سلانیک
لغتنامه دهخدا
سلانیک . [ س َ ] (اِخ ) تلفظ ترکی تسالونیک یا سالونیک . رجوع به تسالونیک و سالونیک شود.
-
ترمائیک
لغتنامه دهخدا
ترمائیک . [ ت ِ ] (اِخ ) (خلیج ...) نام باستانی خلیج سالونیک . رجوع به ترم و سالونیک شود.
-
ترم
لغتنامه دهخدا
ترم . [ ت ِ ] (اِخ ) نام باستانی سالونیک امروزی . رجوع به سالونیک و ایران باستان ج 1 ص 715، 752 و 770 شود.
-
کالسیدیک
لغتنامه دهخدا
کالسیدیک . (اِخ ) شبه جزیره ای است بین خلیج سالونیک و اورفانی . و معادن آن معروف است .
-
پالیوری
لغتنامه دهخدا
پالیوری . (اِخ ) دماغه ای است در منتهای جنوب شرقی شبه جزیره ٔ کَسَندَرَه به ولایت سالونیک .
-
خالکیدیق
لغتنامه دهخدا
خالکیدیق . (اِخ ) تلفظ ترکی کالسیدیک شبه جزیره ٔ یونانی است که از سالونیک شروع میشود و در آرشیپل بین خلیج های سالونیک و ارفانو پیش میرود. فلاتی است دارای پست و بلندیهایی به ارتفاع 400 متر. این ناحیه پس از آنکه از مقدونیه جدا میشود و بطرف سالونیک می ر...
-
آثینس
لغتنامه دهخدا
آثینس . [ ن ِ ] (اِخ ) آتن . آطن . آطنه . مدینةالحکماء. آثینا. منرفا. بزرگترین شهر آتیکا و کرسی آن در یونان بر خلیج سالونیک ، و امروز نیز پای تخت یونان است .
-
حامی
لغتنامه دهخدا
حامی . (اِخ ) یکی از شعرای عثمانی و از اهالی سالونیک . وی در دفترخانه ٔ بعضی از وزراء سمت ریاست دفتر و منشی گری داشت و در تاریخ 1258 هَ . ق . درگذشت . (قاموس الاعلام ترکی ).
-
ژرژ اول
لغتنامه دهخدا
ژرژ اول . [ ژُ ژِ اَوْ وَ ] (اِخ ) پادشاه یونان پسر کریستیان نهم پادشاه دانمارک .وی بسال 1845 در کپنهاگ متولد شد و در سال 1863 تاجگذاری کرد و بسال 1913 م . در سالونیک به قتل رسید.
-
بیریة
لغتنامه دهخدا
بیریة. [ ری ی َ ] (اِخ ) لفظ یونانی بِرویا شهر قدیم مقدونیه واقع در مغرب سالونیک که نام دیگر آن وِریا است . (از دائرة المعارف فارسی ). شهری از توابع مقدونیه واقع در طرف شرقی کوههای اولیمبس . (قاموس کتاب مقدس ).
-
پریم
لغتنامه دهخدا
پریم . [ پ ِ ] (اِخ ) (کوه ...) کوه مرتفعی است در ولایت سالونیک از سلسله ٔ کوههای ورودوب در حدود بلغارستان و قله ٔ آن بنام یل تپه دارای 2681 گز ارتفاع است . (قاموس الاعلام ترکی ).
-
سارای
لغتنامه دهخدا
سارای . (اِخ ) موریس . سردار فرانسوی متولد کارکاسون (1856 - 1929 م .) است . بسال 1914 در جنگ مارن با عنوان فرماندهی قشون سوم فرانسه سهم مهمی داشت . در 1915 بفرماندهی سپاه خاور در جنگ سالونیک شرکت جست . بسال 1914 عنوان کمیسر عالی فرانسه را در سوریه یا...
-
اشل د لوان
لغتنامه دهخدا
اشل د لوان . [ اِ ش ِ دُ ل ُ ] (اِخ ) کلمه ای است مأخوذ از اسکله ٔ ترکی و عثمانیان سابقاً آنرا بر بنادر تجارتی که در تحت تسلط خویش داشتند اطلاق میکردند، مانند بنادر کنستانتی نوپل ، سالونیک ، بیروت ، اسمیران ، اسکندریه ، تریپولی و غیره .