کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ساله من پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
سرکه ٔ ده ساله
لغتنامه دهخدا
سرکه ٔ ده ساله . [ س ِک َ / ک ِ ی ِ دَه ْ ل َ / ل ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از کینه ٔ دیرینه . (برهان ) (رشیدی ) (آنندراج ).
-
نوجوان ده تا19 ساله
دیکشنری فارسی به عربی
مراهقون
-
دوره ده ساله
دیکشنری فارسی به عربی
عقد
-
جشن صد ساله
دیکشنری فارسی به عربی
ميوي
-
مرد هزار ساله
واژهنامه آزاد
یک کتاب است . داستان ابو علی سینا در آن است.
-
وابسته به ادم 08 ساله
دیکشنری فارسی به عربی
ثمانيني
-
نوجوان (از ده تا 91 ساله)
دیکشنری فارسی به عربی
مراهق
-
جستوجو در متن
-
پس و پیش نگر
لغتنامه دهخدا
پس و پیش نگر. [ پ َ س ُن ِ گ َ ] (نف مرکب ) مآل بین . عاقبت اندیش : من همه ساله دل از عشق نگه داشتمی بخدا بودمی از عشق پس و پیش نگر.فرخی .
-
کام برآمدن
لغتنامه دهخدا
کام برآمدن . [ ب َ م َ دَ ] (مص مرکب ) از چیزی حاصل شدن مراد. بمراد و آرزو رسیدن .نایل آمدن به آرزو. (از آنندراج ). حاصل شدن آرزو. (مجموعه ٔ مترادفات ص 120). حاصل شدن مراد : اگر ننگ باشد و گرنام من بگویم برآید مگر کام من . فردوسی .ندانست کس در جهان ن...
-
بکر
لغتنامه دهخدا
بکر. [ ب َ / ب ُ ] (ع اِ)شتر بچه یا شتر جوانه یا شتر پنجساله تا شش ساله ، یا شتر بچه ای بسال دوم درآمده تا اینکه دندان نیش افکند یا شتر بچه ٔ دوساله ای بسوم درآمده یا شتر بچه ای که دندان نیش نه برآورده باشد. ج ، بَکُر، بُکران ، بِکار و بِکارة یا بَکا...
-
ثنی
لغتنامه دهخدا
ثنی . [ ث َ نی ی ] (ع اِ) شتر نر شش ساله . ماده شتر پنج ساله بششم درآمده . اسب ، گوسپند و بز و گاو سه ساله . ج ، ثنیان و ثناء. مؤلف کشاف اصطلاحات الفنون گوید: بر وزن کریم کسی را نامندکه چهار دندان واقعشده در جلو دهان او افتاده باشد.و این دندانها که ...
-
لهذم
لغتنامه دهخدا
لهذم . [ ل َ ذَ ] (اِخ ) الکاتب . شاعری است . قال فی عبداﷲبن الاهتم و ساله ٔ فحرمه : و ما بنوالاهتم الا کالرحم لا شی ٔ الا انهم لحم و دم جأت به جذام من ارض العجم اهتم سلاح علی ظهرالقدم .(عقدالفرید ج 7 ص 144).
-
جمل
لغتنامه دهخدا
جمل . [ ج َ م َ ] (ع اِ) شتر نر و بندرت بر شتر ماده اطلاق شود، و گویند: شربت لبن جملی . یا شتر نر هفت ساله یا پنج ساله یا نه ساله یا شش ساله . ج ، اجمال ، جُمْل ، جِمال ، جمالة، جمالات ، جمائل ، اجامل . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). در کینه به وی...
-
زاد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مخففِ زاده] zād ۱. زادهشده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): آدمیزاد، پاکزاد، پریزاد، خاکزاد، خانهزاد.۲. (اسم) [قدیمی] فرزند: ◻︎ بر شاه شد زادفرخ چو گَرد / سخنهای ایشان همه یاد کرد (فردوسی: ۸/۳۰۵).۳. (اسم) [قدیمی] سنوسال: ◻︎ همه کرامت از ایزد ...
-
تیمار کشیدن
لغتنامه دهخدا
تیمار کشیدن . [ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) رنج کشیدن . پرستاری و مواظبت کردن کسی یا چیزی . تعهد و مراقبت و دلسوزی کردن امری : کشیدی همه ساله تیمار من میان بسته بودی به هر کار من . فردوسی .کمند اندر افکند و بر زین کشیدنبد کس که تیمار رویین کشید. فردوسی...