کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ساق الحمام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ساق الحمام
لغتنامه دهخدا
ساق الحمام . [ قُل ْ ح َ] (ع اِ مرکب ) گیاهی است داروئی . (اقرب الموارد). خرؤه . (تذکره ٔ ضریر انطاکی ). بلغت مصری رعی الحمام است ، و انطاکی نار قیصر گفته . (فهرست مخزن الادویه ).
-
واژههای مشابه
-
سَاقٍ
فرهنگ واژگان قرآن
ساق -از زير زانو تا مچ پا (در عبارت "يوم يکشف عن ساق" تعبير برداشتن حجاب يا کشف از ساق کنايه اي است براي نشان دادن نهايت درجه شدت و سختي ، چون وقتي انسان به سختي دچار زلزله يا سيل يا گرفتاري ديگر ميشود ، شلوار را بالا کشيده کمر را ميبندد ، تا بهتر و...
-
ساق بر ساق مالیدن
لغتنامه دهخدا
ساق بر ساق مالیدن . [ ب َ دَ ] (مص مرکب ) طپیدن و دست و پا زدن در حالت نزع . (آنندراج از بهار عجم ).
-
عرفة ساق
لغتنامه دهخدا
عرفة ساق . [ ع ُ ف َ ت ُ ] (اِخ ) نام جایگاهی است .(از معجم البلدان ) (منتهی الارب ) (از تاج العروس ).
-
leg region
ناحیۀ ساق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] ناحیهای از اندام پایینی که بین مفصل زانو و مچ پا قرار دارد
-
سخت ساق
لغتنامه دهخدا
سخت ساق . [ س َ ] (ص مرکب ) ثابت قدم . (رشیدی ) : برسم چاکران چون سخت ساقان کمر دربست بر درگاه خاقان . امیرخسرو (از آنندراج ).|| پرزور. (آنندراج ).
-
ballast leg
ساقباترازه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بخشی از مسیر شناور که در آن شناور بار ندارد و برای تعادل از ترازه استفاده میکند
-
leg
ساق پرواز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] بخشی از دور شدآمد پروازی که بین دو توقف یا موقعیت یا تغییر جهت قرار داشته باشد متـ . ساق
-
gaiter
ساقپوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] پوششی از جنس چرم یا جیر که قسمت پایین ساق و بالای کفش را میپوشاند
-
ساق جوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] ← ساق جوش گوشهای
-
ساق شاتون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] ← ساق دستهپیستون
-
chicken drumstick
ساق مرغ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] بخش پایین پای مرغ که رنگ گوشت آن تیرهتر از سینۀ مرغ است
-
زایده ٔ ساق
لغتنامه دهخدا
زایده ٔ ساق . [ ی ِ دَ / دِ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به زوائد شود.
-
ساق اسود
لغتنامه دهخدا
ساق اسود. [ ق ِ اَس ْ وَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) پر سیاوشان . (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به پر سیاوشان شود.