کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سافیة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سافیة
لغتنامه دهخدا
سافیة. [ ی َ ] (اِخ ) شهری است در جنوب بحرالمیت . (نخبة الدهر دمشقی ص 213).
-
سافیة
لغتنامه دهخدا
سافیة. [ ی َ ] (ع ص ، اِ) تأنیث سافی . باد که گرد آورد.ج ، سوافی . (مهذب الاسماء). و ج ، سافیات : اصاروا الجوّ قبرک و استنابواعن الاکفان ثوب السافیات .؟ (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 192).
-
واژههای همآوا
-
صافیة
لغتنامه دهخدا
صافیة. [ ی َ ] (اِخ ) از بلاد فلسطین است . رجوع به نزهةالقلوب مقاله ٔ سوم ص 271 شود.
-
صافیة
لغتنامه دهخدا
صافیة. [ ی َ ] (اِخ ) شهرکی بوده است نزدیک دیر قُنّی ̍ در اواخر نهروان نزدیک نهروان مشرف بر دجله و با نهروان ویران شد و آثار دیوارهای آن تا امروز باقی است . (معجم البلدان ).
-
صافیة
لغتنامه دهخدا
صافیة. [ ی َ ] (اِخ ) نام آسمان پنجم است .
-
صافیة
لغتنامه دهخدا
صافیة. [ ی َ ] (اِخ )ناحیتی بوده است در بغداد به روزگار خلیفة الراضی باللّه عباسی . (اخبار الراضی باللّه و المتقی ص 67).
-
صافیة
لغتنامه دهخدا
صافیة. [ ی َ ] (ع ص ) تأنیث صافی .
-
جستوجو در متن
-
سافیات
لغتنامه دهخدا
سافیات . (ع اِ) ج ِ سافیة. رجوع به سافیة شود.