کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ساغر به سر کشیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
شاهد و ساغر
فرهنگ گنجواژه
بزم.
-
صراحی و ساغَر
فرهنگ گنجواژه
جام.
-
ساغر و نی
فرهنگ گنجواژه
بزم.
-
قدح و ساغر
فرهنگ گنجواژه
جام.
-
پیمانه و ساغر
فرهنگ گنجواژه
بزم.
-
جام و ساغر
فرهنگ گنجواژه
پیمانه.
-
می و ساغر
فرهنگ گنجواژه
بزم.
-
خُم و سبو و ساغر
فرهنگ گنجواژه
باده، بزم.
-
جستوجو در متن
-
بسر کشیدن
لغتنامه دهخدا
بسر کشیدن . [ ب ِ س َ ک ِ / ک َ دَ ] (مص مرکب ) بر سر کشیدن یکدفعه . لاجرعه کشیدن . (غیاث ) (آنندراج ). یکباره نوشیدن : جام داغی از جنون ، عالی به سر خواهم کشیددر خمارم ساغر سرشار میباید مرا. عالی (از آنندراج ). || به روی سرکشیدن عبا و جامه . بر سر ک...
-
سر و گیس
فرهنگ گنجواژه
مو ، دست به سر و گیس کشیدن= نوازش کردن.
-
استغشاء
لغتنامه دهخدا
استغشاء. [ اِ ت ِ] (ع مص ) جامه بر سر کشیدن . پوشیدن جامه بدانسان که چیزی را نبینی و نشنوی . جامه به سر کشیدن . (تاج المصادر بیهقی ). جامه به سر درکشیدن . (زوزنی ). جامه به سر درگرفتن . جامه در سر کشیدن . یقال : استغشی ثوبه و به ؛ ای تغطاه کی لایری و...
-
جون به سر،()شدن
لهجه و گویش تهرانی
کلافه،سختی زیادی کشیدن
-
سر کَشیدن
لهجه و گویش بختیاری
sar kašidan سر کشیدن، تمام آبگونى را آشامیدن.
-
سر و کیسه
فرهنگ گنجواژه
کیسه. سر و کیسه کردن= تیغ زدن،کشیدن مال
-
quaffed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
quaffed، سر کشیدن، زیاد نوشیدن