کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ساغری ساز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ساغری ساز
لغتنامه دهخدا
ساغری ساز. [ غ َ ] (نف مرکب )سازنده ٔ کفش ساغری . ساغری دوز. رجوع به ساغری شود.
-
واژههای مشابه
-
ساغری پوش
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ تر - فا. ] (ص فا.)پارچه - ای که کفل اسب را بپوشاند.
-
ساغری سفلی
لغتنامه دهخدا
ساغری سفلی . [ غ َ ی ِ س ُ لا ] (اِخ ) مِی کَند. دهی است از دهستان خرقان شرقی بخش آوج شهرستان قزوین ، واقع در 8 هزارگزی شمال خاوری آوج . کوهستانی ، سردسیر و آبش از رودخانه ٔ کلنجین ، محصولش غلات ، میوه ، سیب زمینی و قلمستان است . 594 تن سکنه دارد که ...
-
ساغری سوخته
لغتنامه دهخدا
ساغری سوخته . [ غ َ ی ِ ت َ / ت ِ ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) قسمی چرم گرانبها که کتب نفیسه ٔ قدیم را بدان جلد میکردند. رجوع به ساغری شود.
-
ساغری علیا
لغتنامه دهخدا
ساغری علیا. [ غ َ ی ِ ع ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خرقان شرقی بخش آوج شهرستان قزوین . واقع در 24هزارگزی شمال خاوری آوج . کوهستانی ، سردسیر، و آبش از رودخانه ٔ کلنجین ، و محصولش غله ، انگور، سیب زمینی و قلمستان است . و 775 تن سکنه دارد که به زراعت ا...
-
ساغری پوش
لغتنامه دهخدا
ساغری پوش . [ غ َ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) کفل پوش (در اسب )،جامه که ساغری اسب را پوشاند. رجوع به ساغری شود.
-
ساغری دوزی
لغتنامه دهخدا
ساغری دوزی . [ غ َ ] (حامص مرکب ) عمل دوختن ساغری . حرفه و شغل سازنده ٔ ساغری . رجوع به ساغری شود.
-
ساغری دوز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [معرب. فارسی] sāqariduz کسی که کفش یا چیز دیگر از چرم ساغری بدوزد؛ دوزندۀ کفش ساغری.
-
کفش ساغری
لهجه و گویش تهرانی
کفشی از چرم ران خر
-
goblet-shaped drums
طبلهای ساغری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] دستهای از طبلها که بدنۀ آنها شبیه ساغر یا جام است
-
حسین آباد ساغری
لغتنامه دهخدا
حسین آباد ساغری . [ ح ُ س ِ دِ غ ِ ] (اِخ ) ده از دهستان زیراستاق بخش مرکزی شهرستان شاهرود. 9هزارگزی جنوب شاهرود. چهارهزارگزی ایستگاه شاهرود. جلگه ، معتدل . سکنه 200 تن . فارسی . آب آن از قنات . محصولات آنجا غلات ، پنبه ، انواع میوه جات . شغل اهالی ز...
-
ساقی و ساغری
فرهنگ گنجواژه
بزم.
-
واژههای همآوا
-
صاغری ساز
لغتنامه دهخدا
صاغری ساز. [ غ َ ] (نف مرکب ) سازنده ٔ کفش صاغری . صاغری دوز.