کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سازگاری پایگاهی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
سازگاری کردن
لغتنامه دهخدا
سازگاری کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سازگار بودن . سازوار آمدن . سازوار شدن . سازش داشتن . موافقت : اگر تو سازگاری کنی و جنگ وخصومت نجوئی . (اسکندرنامه ٔ قرن ششم نسخه ٔ نفیسی ).کسی را که این ساز یاری کندطرب با دلش سازگاری کند. نظامی .نشاید برکسی کرد ...
-
نا سازگاری
دیکشنری فارسی به عربی
تضارب
-
کژ سازگاری
دیکشنری فارسی به عربی
سوء التوافق
-
dark adaptation
سازگاری با تاریکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] سازگاری چشم با تاریکی یا نیمهتاریکی براثر ساخته شدن رودوپسین (rhodopsin) در یاختههای استوانهای شبکیه
-
light adaptation
سازگاری با روشنایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] سازگاری چشم با رؤیت در نور آفتاب یا نور درخشان از راه کاهش تراکم رنگیزهای حساس به نور در چشم
-
crop adaptation
سازگاری گیاه زراعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] تطابق عوامل محیطی و ژنشناختی در یک منطقه یا یک فصل زراعی بهطوریکه گیاه قادر باشد تمام مراحل رشدونمو خود را به پایان برساند
-
جستوجو در متن
-
status inconsistency
ناسازگاری پایگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] عدم هماهنگی و سازگاری میان موقعیت و حیثیت اجتماعی فرد از یکسو و پایگاه اکتسابی او در جامعه از سوی دیگر