کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سازشکار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سازشکار
معنی
(زِ شْ) (ص فا.) 1 - آن که سازش می کند. 2 - اهل بند و بست .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سازشکار
فرهنگ فارسی معین
(زِ شْ) (ص فا.) 1 - آن که سازش می کند. 2 - اهل بند و بست .
-
سازشکار
لغتنامه دهخدا
سازشکار. [ زِ ](ص مرکب ) سازش کننده . سازگار. سازوار. سازنده با دشمن . ساخت و پاخت کننده . زد و بند کننده . بند و بست کننده . تبانی کننده . توطئه کننده . رجوع به سازش شود.
-
واژههای مشابه
-
سازشکار، سازشکار
واژگان مترادف و متضاد
۱. آرامشطلب، آشتیطلب، سازشگر، صلحجو، مصالحهجو ≠ سازشناپذیر ۲. بندوبستچی
-
واژههای همآوا
-
سازش کار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) sāzeškār آنکه با دیگری صلح و سازش کند؛ سازشکننده؛ سازگار.
-
جستوجو در متن
-
compromisers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سازندگان، سازشکار، توافق کار
-
compromiser
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سازنده، سازشکار، توافق کار
-
سازشکاری
لغتنامه دهخدا
سازشکاری . [ زِ ] (حامص مرکب ) عمل سازشکار. سازشکاربودن . سازش کردن . اهل سازش بودن . رجوع به سازش و سازشکار شود.
-
سازشپذیر
واژگان مترادف و متضاد
آشتیجو، آشتیطلب، سازشکار، قابلانعطاف، منعطف، انعطافپذیر ≠ سازشناپذیر
-
آرامشطلب
واژگان مترادف و متضاد
آرامشجو، آرامشخواه، سازشکار، سازشگر، صلحجو، صلحدوست ≠ ستیزهجو، عربدهجو
-
opportunist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اپورتونیستی، فرصت طلب، نان بنرخ روز خور، سازشکار
-
صلحجو
واژگان مترادف و متضاد
آرامشطلب، آشتیخواه، آشتیطلب، سازشکار، سازشگر، سلیم، صلحطلب، صلحطلب، مسالمتجو، ملایم ≠ ستیزهجو
-
سازشکارانه
لغتنامه دهخدا
سازشکارانه . [ زِ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) بروش سازشکاران . بشیوه ٔ سازشکاری . رجوع به سازش و سازشکار شود.