کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ساریجه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ساریجه
لغتنامه دهخدا
ساریجه . [ ج َ ] (اِخ ) از قبیله ٔ نایمان ، و قتلغشاه خاتون هشتمین زن اولجایتو از فرزندان او بوده است . رجوع به ذیل جامع التواریخ چ بیانی حاشیه ٔ ص 72 شود.
-
ساریجه
لغتنامه دهخدا
ساریجه .[ ج َ ] (اِخ ) مردی از قبیله ٔ اویغور و جد امیر سونج آقا پسر سانشی بخشی از امیران اولجایتو است . رجوع به ذیل جامع التواریخ رشیدی چ بیانی حاشیه ٔ ص 53 شود.