کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ساخت تابشی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
sequence1
خطساخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نسخۀ ضبطشده از دادههای میدی یا دادههای صوتی که میتوان آن را پخش کرد و ازطریق آن سختافزار یا نرمافزار میدی پردازندهها و سینتیسایزرها (synthesizers) و نمونهپردازها را واپایش کرد
-
ساخت آماج
لغتنامه دهخدا
ساخت آماج . (اِ مرکب ) گاوآهن . جفت . سپار. مجموع آهن جفت . فَدان . فَدّان . (منتهی الارب ).
-
خوش ساخت
لغتنامه دهخدا
خوش ساخت .[ خوَش ْ / خُش ْ ] (ص مرکب ) آنچه ساختمان خوب دارد. آنچه با ساختمان نیکو است . چیزی که ساختمانش محکم و زیباست . || خوش ترکیب . خوش هیئت . خوش ریخت .
-
ساخت کاری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) sāxtkāri ساختهوپرداخته کردن؛ عمل ساختن و آماده کردن چیزی.
-
آشفته ساخت
دیکشنری فارسی به عربی
أجَّجَ
-
خشمگین ساخت
دیکشنری فارسی به عربی
أجَّجَ
-
ساخت وپاخت
دیکشنری فارسی به عربی
تواطو
-
ساخت میهن
دیکشنری فارسی به عربی
محلي الصنع
-
سفارش ساخت
دیکشنری فارسی به عربی
استصناع
-
construction crew
گروه ساخت آرایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] گروهی که مسئولیت کلیۀ کارهای ساختمانی و برپایی آرایۀ صحنه را بر عهده دارد
-
seismotectonics
لرزهزمینساخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] مطالعۀ رابطۀ میان رخداد زمینلرزه و فرایندهای زمینساختی
-
constructible set
مجموعۀ ساختپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] در توپولوژی زاریسکی، اجتماعی متناهی از زیرمجموعههای موضعی پیوسته
-
built environment
محیط انسانساخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] هر محیطی که انسان ساخته باشد و بستری برای فعالیت او فراهم کند
-
as-built drawings, as-builts, record drawings
نقشههای چونساخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] نقشههایی که پیمانکار پس از پایان کار و مطابق با اجرای واقعی کار تهیه میکند
-
well-made play 1
نمایش خوشساخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] شکلی از نمایش با ساختار محکم که در قرن نوزدهم به وجود آمد و بیش از آنکه بر شخصیتپردازی مبتنی باشد، بر پایۀ پِیرنگی پیچیده استوار است