کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ساخته شده از نی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ساخته شده از نی
دیکشنری فارسی به عربی
خيزران
-
واژههای مشابه
-
technofact
فنساخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] دستساختهای برای فعالیتهای عملی، مانند تهیۀ غذا و پناهگاه و دفاع، که حاصل فعالیتهای فنّاورانه است
-
geofact
زمینساخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] هرگونه مادۀ کانی یا سنگ معدنی که در محوطۀ باستانی به دست میآید و نشاندهندۀ امکان وجود لایههای معدنی در نزدیکی محوطه است
-
sociofact
شأنساخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] شیء یا نمادی باستانشناختی، حاصل کنشهای اجتماعی انسان، که مرتبۀ اجتماعی کاربران آن را نشان میدهد
-
ساخته آمدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. مَ دَ) (مص ل .) آماده شدن .
-
ساخته کاچار
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (ص مر.) با اسباب و وسایل .
-
ساخته کاچار
لغتنامه دهخدا
ساخته کاچار. [ ت َ / ت ِ ] (ص مرکب ) آماده . با اسباب . بسامان و به اندام : اکنون سور است و مردم آید بسیارکارشگرف است و صحن ساخته کاچار.نجیبی .
-
ساخته لگام
لغتنامه دهخدا
ساخته لگام . [ ت َ / ت ِ ل ُ / ل ِ ] (ص مرکب ) گردنکش و توسن . سرکش ، کذا فی المجمع. (شعوری ).
-
ساخته کاچار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] sāxtekāčār ۱. ساخته و آماده؛ باسازوسامان؛ بسامان.۲. با آلات و ادوات آماده.
-
pseudo-artifact
دستساختهنما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] هر شیء طبیعی که در ظاهر شبیه به ابزار ساختۀ دست بشر باشد
-
package treatment plant, package plant
دستگاه تصفیۀ پیشساخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] دستگاه پیشساخته و نسبتاً کوچک تصفیۀ آب یا فاضلاب که برای تصفیۀ جریانهای کم به کار میرود
-
nascent DNA
دِنای نیمساخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] هر مولکول دِنای در حال ساخته شدن
-
artifact attribute
شاخصۀ دستساخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مشخصۀ غیرقابلتغییر یا متغیر مستقل یک دستساختۀ معین
-
organic ecofacts
بومساختههای آلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] هرگونه بومساخته با منشأ زیستی، مانند چوب و استخوان و عاج و گروههای گیاهی