کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ساخته رنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
بی ساخته
لغتنامه دهخدا
بی ساخته . [ ت َ / ت ِ ] (ص مرکب )(از: بی + ساخته ) بی آرایش و بی زینت . || بی تزویر. || ساده لوح . (ناظم الاطباء). ساده و بی تکلف و بی تصنع. (آنندراج ). رجوع به ساخته شود.
-
چنگ ساخته
لغتنامه دهخدا
چنگ ساخته . [ چ َ گ ِ ت َ / ت ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ساخته چنگ . چنگ کوک شده و آماده برای نواختن . بین شعرا معروف و مشهور است : به پردلی و به مردی همه نگهداردنگاهداشتنی ساخته چو ساخته چنگ . فرخی (آنندراج ) (انجمن آرا).رجوع به ساخته چنگ شود.
-
ساخته کاچار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] sāxtekāčār ۱. ساخته و آماده؛ باسازوسامان؛ بسامان.۲. با آلات و ادوات آماده.
-
ساخته شده
دیکشنری فارسی به عربی
جعل
-
floral ecofacts
گیابومساختهها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] هرگونه بومساختهای، شامل نمونههای میکروسکوپی که از گیاهان به جا مانده باشد، مانند هاگها و گَردهها یا نمونههای ماکروسکوپی (macroscopic) مانند بذرها و تخمها و هستهها و بقایای چوب و شاخ و برگها
-
artifact type
گونۀ دستساخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] گروهی از دستساختهها که در بسیاری از ویژگیهای ذاتی اشتراک داشته باشد
-
precast concrete kerb
جدول بتنی پیشساخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری ـ جادهای] نوعی جدول بتنی که در کارخانه با استفاده از قالبهای مخصوص و با روش منگنۀ آبی یا ارتعاشی ساخته میشود و ازجمله مزیتهای آن نسبت به جدول سنگی سبکی و ارزانی و یکدستی آن است
-
faunal ecofacts
زیابوم ساختهها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] هرگونه بومساختهای که از بقایای جانوران بر جای مانده باشد، شامل استخوانها و دندانها و نظایر آن
-
as-built survey
برداشت ساختهها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] برداشتی که پس از تکمیل ساخت، برای یافتن نقاط جدید واپایش مسطحاتی و ارتفاعی و نیز تعیین موقعیت و پیشرفت سازه انجام میشود
-
organic artifact
دستساختۀ آلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] هر دستساختهای که از مواد آلی ساخته شده است، مانند چوب، استخوان، عاج، شاخ
-
metal artifact
دستساختۀ فلزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] هر دستساختهای که از جنس فلز باشد
-
pseudo-artifact
دستساختهنما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] هر شیء طبیعی که در ظاهر شبیه به ابزار ساختۀ دست بشر باشد
-
package treatment plant, package plant
دستگاه تصفیۀ پیشساخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] دستگاه پیشساخته و نسبتاً کوچک تصفیۀ آب یا فاضلاب که برای تصفیۀ جریانهای کم به کار میرود
-
nascent DNA
دِنای نیمساخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] هر مولکول دِنای در حال ساخته شدن
-
artifact attribute
شاخصۀ دستساخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مشخصۀ غیرقابلتغییر یا متغیر مستقل یک دستساختۀ معین