کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ساحلنشین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ساحلنشین
مترادف و متضاد
۱. ساحلی
۲. ساکن کناردریا، بندری، بندرنشین
۳. کنارهنشین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ساحلنشین
واژگان مترادف و متضاد
۱. ساحلی ۲. ساکن کناردریا، بندری، بندرنشین ۳. کنارهنشین
-
واژههای همآوا
-
ساحل نشین
فرهنگ فارسی معین
( ~. نِ) [ ع - فا. ] (ص فا.) آن که کنار آب زندگی می کند (اعم از دریا، دریاچه ، رودخانه ).
-
ساحل نشین
لغتنامه دهخدا
ساحل نشین . [ ح ِ ن ِ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) کناره نشین . آنکه در کناردریا، یا رودی بزرگ خانه دارد. رجوع به ساحل شود.