کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ساتگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ساتگی
لغتنامه دهخدا
ساتگی . (اِ) به معنی ساتگنی . (برهان ) (آنندراج )(شرفنامه ٔ منیری ). رجوع به ساتگنی و ساتگینی شود.
-
جستوجو در متن
-
سایگی
لغتنامه دهخدا
سایگی . (اِ) ظاهراً مصحف ساتگی . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). قدح و پیاله ٔ شراب خوری . (آنندراج ) (برهان ). || کلاغ . (برهان ).
-
ساتگین
لغتنامه دهخدا
ساتگین . (اِ) به معنی مطلوب و محبوب باشد. (جهانگیری ) (رشیدی ) (برهان ) (غیاث ). در ترکی محبوب و معشوق را گویند. (انجمن آرا) (آنندراج ) : ای پسر نردباز داو گران تر ببازوز دو کف ساتگین ساتگنی کش بدم . منوچهری (از جهانگیری ، انجمن آرا، آنندراج ). || قد...
-
جام
لغتنامه دهخدا
جام . (اِ) پیاله ٔ آبخوری . (برهان ). پیاله از سیم و آبگینه و جز آن . (منتهی الارب ). پیاله ٔ شرابخوری . کاسه ای که ته آن دوره نداشته باشد. (ناظم الاطباء). ظرفی است که از برای نوشیدن از آن ترتیب یافته و مردمان قدیم شاخ را برای شرب استعمال مینمودند لک...
-
ساغر
لغتنامه دهخدا
ساغر. [ غ َ ] (اِ) پیاله . (شرفنامه ٔ منیری ). (رشیدی ). آوند شراب که آن را ساتگی و ساتگین و ساتگینی نیز گویند. (شرفنامه ٔ منیری ). پیاله ٔ شراب . (جهانگیری ) (برهان ) (غیاث بنقل از مدار و بهار عجم و برهان ) (انجمن آرا). صاخره . (دهار). گوش پستان و گ...