کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ساتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ساتن
/sātan/
معنی
پارچهای از جنس ابریشم یا لیون.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
sateen, satin
-
جستوجوی دقیق
-
ساتن
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ فر. ] (اِ.) نوعی پارچة نخی مانند اطلس .
-
ساتن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: satin] sātan پارچهای از جنس ابریشم یا لیون.
-
واژههای همآوا
-
ساطن
لغتنامه دهخدا
ساطن . [ طِ ] (ع ص ) پلید. (منتهی الارب ) (آنندراج ). پلید و ناپاک . (ناظم الاطباء). خبیث . (المنجد). || دون و بدعمل و بدذات . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
swatow
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساتن
-
satine
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساتن
-
satin walnut
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گردو ساتن
-
satin weave
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بافت ساتن
-
satin stitch
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوخت ساتن
-
satin bowerbird
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساتن bowerbird
-
satin bird
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرنده ساتن
-
satin leaf
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برگ ساتن
-
West Indian satinwood
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساتن هندی غرب هند
-
satins
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساتن، اطلس، جلا، دبیت، اطلس نما