کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ساتلمش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ساتلمش
لغتنامه دهخدا
ساتلمش . [ ت ِ م ِ ] (اِخ ) (امیر...) از سرکردگان الوس جغتای است که بسال 667 هَ . ق . از جانب شاهزاده براق مأمور جنگ با شمس الدین کرت و فتح هرات شد، رجوع به تاریخنامه ٔ هرات ص 311 شود.
-
ساتلمش
لغتنامه دهخدا
ساتلمش . [ ت ِ م ِ ] (اِخ ) (امیر...) ستلمش . بیگ بن عبداﷲ مولای از سرکردگان قزغن سردار الوس جغتای و ماوراء النهر است که بسال 752 هَ . ق . برای جنگ با معزالدین حسین (732 - 771) از امرای کرت به هرات لشکر کشید. بسال 759 که امیر ستلمش حاکم قهستان بود با...
-
ساتلمش
لغتنامه دهخدا
ساتلمش . [ ت ِ م ِ ] (اِخ ) (امیر...) یا امیرزاده که نام او در نسخ خطی بصور ساتالمیش وساتلمیش وساتیلمیش وستلمیش وستلمش نیز ضبط گردیده از امرای غازان ایلخان ایران (694 - 703 هَ . ق .) وپسر بورالغی از خویشان التاجو آقا بود که در سلخ ربیعالاخر سنه ٔ 700...
-
ساتلمش
لغتنامه دهخدا
ساتلمش . [ ت ِ م ِ ] (اِخ ) (ناصرالدین ...) برادر امیر نوروز، امیر دلاور غازان است که بسال 696 هَ . ق . بفرمان آن ایلخان جزو عده ای دیگر از کسان امیر نوروز کشته شد. رجوع به تاریخ مغول عباس اقبال ص 261 و 264 و تاریخنامه ٔ هرات ص 421 شود. در تاریخ غازا...
-
ساتلمش
لغتنامه دهخدا
ساتلمش . [ ت ِ م ِ ] (اِخ ) از کارگزاران حکومت غزنوی . وی در ابتدا خزینه دار امیر محمد بن محمود بود و بعد در دربار سلطان مسعود تقرب یافت و بشحنگی بادغیس رسید، و بسال 428 هَ . ق . درگذشت .گویا در آغاز کار حاجبی ارسلان جاذب از امیران مقتدرسلطان محمود ر...
-
ساتلمش
لغتنامه دهخدا
ساتلمش . [ ت ِ م ِ ] (اِخ ) ستلمش . از سرکردگان امیر قرایوسف ترکمان قره قویونلو است که بفرمان آن امیر و بهمراه چندتن دیگر بسال 813 هَ . ق . سلطان احمد جلایر را در بغداد بخبه هلاک کرد. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 578 شود.
-
جستوجو در متن
-
ساتالمش
لغتنامه دهخدا
ساتالمش . [ م ِ ] (اِخ ) رجوع به ساتلمش شود.
-
ساتلمیش
لغتنامه دهخدا
ساتلمیش . [ ت ِ ] (اِخ ) رجوع به ساتلمش شود.
-
چاربرج
لغتنامه دهخدا
چاربرج . [ ب ُ ] (اِخ ) در بلوک ساتلمش مراغه دو قریه میباشد که هر دو به چاربرج موسوم است این دو قریه وصل بیکدیگرند و اراضی آنها از آب جغتو مشروب میشود. هر قریه چهل پنجاه خانوار دارد. (مرآت البلدان ج 1).
-
ارسلان
لغتنامه دهخدا
ارسلان . [ اَ س َ ] (اِخ ) در تاریخ بیهقی (چ فیاض ص 519) آمده : و روز چهارشنبه چهارم جمادی الاولی بکوشک دشت لنگان بازآمد [ احمدحسن ] و روز دیگر نامه رسید بگذشته شدن ساتلمش حاجب ارسلان و امیر او را برکشیده بود... و نخست کس او بود که از خراسان پذیره بر...
-
یاسامیشی
لغتنامه دهخدا
یاسامیشی . (مغولی ، ص ) پسندیده . (فرهنگ وصاف از آنندراج ). || (اِ) سرانجام کارها. (فرهنگ وصاف از آنندراج ). نظم . آراستگی . (فرهنگ فارسی معین ). تدبیر و کارسازی . (فرهنگ وصاف از آنندراج ). کارسازی . سپاه و منظم و مرتب داشتن آن . سامان سپاه کردن : ام...
-
غازان
لغتنامه دهخدا
غازان . (اِخ ) فرزند ارغون بن اباقابن هولاکوبن تولوی بن چنگیز، هفتمین ایلخانان مغولی (از هلاکو ببعد) ایران است که از سال 694 تا سال 703 هَ . ق . فرمانروای کشور ایران بوده است . غازان خان در زمان ایلخانی ارغون خان از طرف پدر مأمور اداره ٔ امور خراسان...