کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سابل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سابل
لغتنامه دهخدا
سابل . (اِخ ) چندین نهر به این نام در ایالات متحده ٔ آمریکا جریان دارد. (قاموس الاعلام ترکی ).
-
سابل
لغتنامه دهخدا
سابل . (اِخ ) (جزیره ٔ...) یا سابل آیلند یکی از جزایر کوچک و صخره ای کاناداست که در جنوب شبه جزیره ٔ اکوس جدید در اقیانوس اطلس واقع است .
-
سابل
لغتنامه دهخدا
سابل . [ ب ِ ] (ع ص ، اِ) باران نیک ریزان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || زنبره . (مهذب الاسماء).
-
سابل
لغتنامه دهخدا
سابل . [ ب ِ ] (فرانسوی ، اِ) نوعی از کرمهای حلقوی است از خانواده ٔ سابلینه ها ، که در دریاها زندگی میکند.
-
واژههای مشابه
-
سابل دولن
لغتنامه دهخدا
سابل دولن . [ دُ ل ُ ] (اِخ ) یا سابله دو لونه کرسی ولایت وانده در فرانسه در کنار اقیانوس اطلس که در 34 هزارگزی روش سوریون قرار دارد. کلیسائی از سال 1647 و آثار تاریخی دیگر از قرون 16 و 17 در سابل بیادگار مانده است . کارخانه های ساردین سازی و کارگاهه...
-
واژههای همآوا
-
صئبل
لغتنامه دهخدا
صئبل . [ ص ِ ب ُ / ب ِ ] (ع اِ) بلا. (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
پال لوا
لغتنامه دهخدا
پال لوا. [ اُ ] (اِخ ) کرسی واندِه از ناحیه ٔ سابل دُلُن ، دارای 570 تن سکنه .
-
میتین
لغتنامه دهخدا
میتین . (اِ) کلنگ و میله ٔ آهنین که سنگ تراشان بدان سنگ کنند و تراشند. (ناظم الاطباء). تبری یا کلنگی بود که بدان کوه و زمین کنند. (لغت فرس اسدی ). کلنگ و تیشه را گویند که بدان زمین کنند. کلنگ و میله ٔآهنین که سنگتراشان بدان سنگ تراشند. (یادداشت مؤلف...
-
حجرالبلور
لغتنامه دهخدا
حجرالبلور. [ ح َ ج َ رُل ْ ب َل ْ لو ] (ع اِ مرکب ) بلور . بیرونی در کتاب الجماهیر گوید: حجرالبلور هو المها منصوب المیم و مکسورها. قالوا اصله من الماء لصفائه و مشابهة زلاله و اصل الماء موه لقولهم فی جمع الجمع الذی هو میاه أمواه و منه موهت الشی ٔ اذا...