کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سابزج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سابزج
لغتنامه دهخدا
سابزج . [ ب ِ زَ ] (اِ) لغتی در سابیزج و سابیزک است بمعنی مردم گیاه . (دزی ج 1 ص 620) (شعوری ج 2 ص 55). رجوع به سابیزج و سابیزک شود.
-
جستوجو در متن
-
شابرج
لغتنامه دهخدا
شابرج . [ ب ِ رَ ] (اِ) دزی ذیل سابزج مینویسد که این کلمه به این هیئت لیکن براء بجای زاء در المستعینی و بعض نسخ خطی البیطار و در ابن الجزایر آمده است . رجوع به دزی ذیل شابزح و سابزج و لغت نامه ذیل لفاح ، شابزج ، شابیزک ، شابیرج ، سابزج ، سابیزج ، ساب...
-
شاه بیزج
لغتنامه دهخدا
شاه بیزج . [ زَ ] (معرب ، اِ مرکب ) معرب شابیزک و آن لفاح است . (تحفه ). شاه یبروج . لفاح . (تذکره ٔ ضریر انطاکی ص 213). مهرگیاه . بیخ لفاح . یبروح الصنم . سراج القطرب . لفاح . تفاح بری . عبدالسلام . مردم گیاه . استرنک . سترنک . (فرهنگ فرانسه نفیسی )...