کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سابحه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سابحه
معنی
(بِ حَ یا حِ) [ ع . سابحة ] (اِفا.) مؤنث سابح ؛ 1 - شناور، شناکننده ، 2 - کشتی ، 3 - ستاره ؛ ج . سابحات ، سوابح .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سابحه
فرهنگ فارسی معین
(بِ حَ یا حِ) [ ع . سابحة ] (اِفا.) مؤنث سابح ؛ 1 - شناور، شناکننده ، 2 - کشتی ، 3 - ستاره ؛ ج . سابحات ، سوابح .
-
جستوجو در متن
-
سابحات
لغتنامه دهخدا
سابحات . [ ب ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ سابحة. رجوع به سابحة شود. || کشتیها. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || ارواح مؤمنان . (اقرب الموارد). ارواح مؤمنان که به آسانی بیرون کرده شوند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). ارواح المؤمنین تخرج بسهولت . (تاج...