کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سؤال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
سؤال
/so'āl/
معنی
۱. پرسش.
۲. (اسم مصدر) [قدیمی] طلب کردن؛ درخواست کردن.
۳. (اسم مصدر) [قدیمی] درخواست.
۴. (اسم مصدر) [قدیمی] گدایی.
〈 سؤالوجواب:
۱. پرسشوپاسخ.
۲. (ادبی) در بدیع، شاعر در یک یا چند بیت مضمونی را به طریق سؤال و جواب بیان کند؛ مراجعه مانن این شعر، گفتم غم تو دارم گفتا غمت سرآید / گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید (حافظ:۴۷۰).
فرهنگ فارسی عمید
برابر فارسی
پرسش
فعل
بن گذشته: سؤال کرد
بن حال: سؤال کن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
سؤال
فرهنگ واژههای سره
پرسش
-
سؤال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، اسم مصدر) [عربی] so'āl ۱. پرسش.۲. (اسم مصدر) [قدیمی] طلب کردن؛ درخواست کردن.۳. (اسم مصدر) [قدیمی] درخواست.۴. (اسم مصدر) [قدیمی] گدایی.〈 سؤالوجواب:۱. پرسشوپاسخ.۲. (ادبی) در بدیع، شاعر در یک یا چند بیت مضمونی را به طریق سؤال و جواب بیا...
-
سؤال
دیکشنری فارسی به عربی
استفهام
-
واژههای مشابه
-
سؤال کرد
فرهنگ واژههای سره
پرسید
-
question mark, interrogation mark, interrogation point
علامت سؤال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] نشانهای به شکل «؟» که در پایان جملات پرسشی به کار میرود
-
سؤال كرد
دیکشنری فارسی به عربی
استفسر
-
برگه سؤال
دیکشنری فارسی به عربی
استبيان
-
چاسخ دادن به سؤال
دیکشنری فارسی به عربی
اَلإجابَة عَلَي السُّؤَالِ
-
جواب دادن به سؤال
دیکشنری فارسی به عربی
اَلإجابَة عَلَي السُّؤَالِ
-
خواستار سؤال به … شد
دیکشنری فارسی به عربی
طَلَبَ إحالَة السُّؤالِ إلي
-
علامت سؤال (استفهام)
دیکشنری فارسی به عربی
علامة الاستفهام
-
جستوجو در متن
-
مَسْئُولاًَ
فرهنگ واژگان قرآن
مورد سؤال واقع شده - سؤال شونده
-
اَلإجابَة عَلَي السُّؤَالِ
دیکشنری عربی به فارسی
چاسخ دادن به سؤال , جواب دادن به سؤال