کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زیپو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زیپو
لغتنامه دهخدا
زیپو. [ پ َ / پُو ] (اِ صوت ) اسم صوتی است نظیر زی پنبه که در تصنیفی دیگر (یا همان تصنیف اول ) آمده است : «زیپو زیپو زی پنبه ! دشمن آل پنبه !». (فرهنگ عامیانه ٔ جمال زاده ).
-
زیپو
لغتنامه دهخدا
زیپو. [ پ ُ ] (ص ) بی رمق و رقیق و بی رنگ و رو. در مورد آبگوشت بی مزه یا چای کم رنگ و پرآب گویند:«اینکه آب زیپو است ». (فرهنگ عامیانه ٔ جمال زاده ). کلمه ای با معنی مجهول و عوام از آب زیپو، آبگوشت یا آشی سخت کم گوشت و کم چربی و بی مزه اراده کنند. آبگ...
-
واژههای مشابه
-
زیپو،آب زیپو
لهجه و گویش تهرانی
غذای آبکی بیمزه
-
آب زیپو
فرهنگ فارسی معین
(پُ) (اِمر.) (عا.) غذای آبکی ، رقیق و کمرنگ ، کم مایه و بی مزه .
-
آب زیپو
لهجه و گویش تهرانی
سوپ بی رمق،کم مایه ،آبکی
-
جستوجو در متن
-
slipslop
دیکشنری انگلیسی به فارسی
slipslop، خوراک ابکی، اب زیپو
-
washy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شستن، ابکی، رقیق، اب زیپو، سست، کم رنگ
-
washiest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمترین، ابکی، رقیق، اب زیپو، سست، کم رنگ