کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زیپ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
زیپ
/zip/
معنی
نوعی بست برای دوختن به لباس به جای دکمه و جادکمه و آن دونوار یا دوباریکۀ پارچه است که در کنار هرکدام دندانههای فلزی بهاندازههای مختلف قرار دارد و با کشیدن گیرۀ متحرک دندانهها درهم میافتد و با پایین کشیدن گیره دندانهها از هم باز میشود.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
fly, slide fastener, zip, zipper
-
جستوجوی دقیق
-
زیپ
لغتنامه دهخدا
زیپ . (انگلیسی ، اِ) نوعی بست ، مرکب از دو نوار قابل انعطاف دارای دندانه های فلزی یا پلاستیکی قابل در هم افتادن که بوسیله ٔ لغزاندن گیره ٔ کشویی در امتداد آنها میتوان آنرا باز یا بسته کرد. با لغزاندن گیره در یک جهت ، نری و مادگی دندانه ها منظماً در ه...
-
زیپ
فرهنگ فارسی معین
[ از انگ . ] (اِ.) وسیله ای است که برای به هم پیوستن دو لبة پارچه ، چرم ، مشماع ، جیر و... به لباس ، چمدان ، ساک و... می دوزند. این وسیله متشکل از دو نوار باریک از جنس پارچة محکم است که از یک قاعده به یکدیگر وصلند و در طول آن ها یک ردیف دندانة منظم ف...
-
زیپ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: zip] zip نوعی بست برای دوختن به لباس به جای دکمه و جادکمه و آن دونوار یا دوباریکۀ پارچه است که در کنار هرکدام دندانههای فلزی بهاندازههای مختلف قرار دارد و با کشیدن گیرۀ متحرک دندانهها درهم میافتد و با پایین کشیدن گیره دندانهها...
-
واژههای مشابه
-
زیپ پمبه
لهجه و گویش تهرانی
صدای کمان حلاجی
-
زیپ را کشیدن
لهجه و گویش تهرانی
حرف نزدن
-
هِرّ و زیپ
لهجه و گویش بختیاری
herr-o-zip 1. سروصدا، جار و جنجال؛ 2. شیطنت.
-
جستوجو در متن
-
zipping
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیپ کردن، زیپ لباس را کشیدن، زیپ دار کردن، با سرعت و انرژی حرکت کردن
-
zipped
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیپ شده، زیپ لباس را کشیدن، زیپ دار کردن، با سرعت و انرژی حرکت کردن
-
zippering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیپ
-
zip fastener
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیپ
-
zippered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیپ
-
zips
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیپ، زور، نیرو، انرژی، زیپ لباس را کشیدن، زیپ دار کردن، با سرعت و انرژی حرکت کردن
-
zip
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیپ، زور، نیرو، انرژی، زیپ لباس را کشیدن، زیپ دار کردن، با سرعت و انرژی حرکت کردن