کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زیست کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
biometric
زیستسنجشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، رمزشناسی] مربوط به زیستسنجی
-
biometrics 1
زیستسنجه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، رمزشناسی] هر خصوصیت زیستی یا فیزیکی که با رایانه قابل اندازهگیری و بازشناسی خودکار باشد
-
biometrics 2
زیستسنجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، رمزشناسی] 1 مطالعۀ زیستی قابل اندازهگیری با رایانه 2. در امنیت رایانه، مجموعۀ فنون اصالتسنجی مبتنی بر آن دسته از خصوصیات فیزیکی قابلاندازهگیری که بهطور خودکار بازشناسی میشود
-
biolite 1, biolith 1
زیستسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگی با منشأ آلی یا متشکل از ذرات آلی
-
biochemistry
زیستشیمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] علم مطالعۀ ترکیبهای شیمیایی در اندامگانهای زنده
-
biochemist
زیستشیمیدان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] کسی که در حیطۀ زیستشیمی تخصص داشته باشد
-
زیستعاسف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ← زیستسطحفعال
-
bio food
زیستغذا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] غذای فراسودمندی که زیستفناورانه تولید شده باشد متـ . غذای زیستی organic food
-
bioavailability
زیستفراهمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] میزان جذب و استفادۀ یک مادۀ مغذی یا غیرمغذی در بدن
-
bioavailability
زیستفراهمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] قابلیت دارویی که پس از مصرف در دسترس بافت هدف قرار میگیرد
-
bioerosion
زیستفرسایش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] فرسایشی که ازطریق موجودات زنده در سطح زمین صورت میگیرد
-
bioactive
زیستفعال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] ویژگی ترکیبی که در بافت زنده اثر میگذارد
-
biotechnology, biotech, biotechnol
زیستفنّاوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] دستورزی (manipulation) و استفاده از ریزاندامگانها در تولید محصولات مورد نیاز انسان
-
biosphere
زیستکُره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تمام پهنهای که اندامگانهای زنده در آن زندگی میکنند یا برای زیست آنها مناسب است
-
biogas
زیستگاز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] گاز تولیدشده در نتیجۀ تجزیۀ بیهوازی مواد آلی