کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زیستفنّاوری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
biotechnology, biotech, biotechnol
زیستفنّاوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] دستورزی (manipulation) و استفاده از ریزاندامگانها در تولید محصولات مورد نیاز انسان
-
واژههای مشابه
-
environmental biotechnology
زیستفنّاوری زیستمحیطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] استفاده از روشهای زیستفنّاوری در حفظ و مراقبت از محیط زیست
-
technology, technologie (fr.)
فنّاوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] تجهیزات و روشهای علمی که در حیطۀ خاصی به کار برده شود
-
فناوری
فرهنگ فارسی معین
(فَ وَ) (اِ.) 1 - تکنولوژی ، علم به صنایع و حرفه ها. 2 - مجموع اصطلاحات فنی و صنعتی .
-
blue biotechnology
زیستفنّاوری آبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] استفاده از روشهای زیستفنّاوری در مطالعۀ آبزیان
-
medical biotechnology
زیستفنّاوری پزشکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← زیستفنّاوری قرمز
-
green biotechnology
زیستفنّاوری سبز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] استفاده از روشهای دستورزی (manipulation) ژنی و زیستفنّاوری در کشاورزی متـ . زیستفنّاوری کشاورزی agricultural biotechnology
-
white biotechnology
زیستفنّاوری سفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] شاخهای از زیستفنّاوری که در آن از عوامل زیستی مانند میکربها و یاختهها برای تولید صنعتی فراوردههای زیستشیمیایی مانند زیمایه استفاده میشود متـ . زیستفنّاوری صنعتی industrial biotechnology
-
industrial biotechnology
زیستفنّاوری صنعتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← زیستفنّاوری سفید
-
red biotechnology
زیستفنّاوری قرمز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] کاربرد زیستفنّاوری در زمینههایی مانند پزشکی و داروسازی برای درمان بیماریها و تولید انواع پادزیستها متـ . زیستفنّاوری پزشکی medical biotechnology
-
agricultural biotechnology
زیستفنّاوری کشاورزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← زیستفنّاوری سبز
-
bionanotechnology
زیستنانوفنّاوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] شاخهای از نانوفنّاوری که با بهکارگیری روشهای شیمیایی و زیستشیمیایی و زیستشناسی مولکولی به شناسایی مؤلفهها و فرایندهایی میپردازد که در ساخت مواد و افزارههای خودسامان (self-assembling) کاربرد دارد
-
زیست
واژگان مترادف و متضاد
تعیش، حیات، زندگانی، زندگی، زیستن ≠ ممات
-
زیست
لغتنامه دهخدا
زیست . (اِخ ) شهری در هلند که در ایالت «اوترک » و بر کنار دلتای رود رن واقع است و 50000 تن سکنه دارد. (از لاروس ).