کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زیستشیمیدان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
فراخ زیست
لغتنامه دهخدا
فراخ زیست . [ ف َ ] (ص مرکب ) آن که در نعمت و راحت بود: رجل راخ ؛ مرد فراخ زیست . (منتهی الارب ).
-
هم زیست
لغتنامه دهخدا
هم زیست . [ هََ ] (ص مرکب ) همزی . دو تن که با هم زیست کنند. (یادداشت مؤلف ).
-
environment-friendly, environmentally friendly
سازگاربامحیطزیست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ویژگی فعالیتها یا فراوردهها یا شیوههای زندگی که پیامدهای زیستمحیطی کمتری دارند
-
bioclast
زیستآوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مواد آواری حاصل از اندامهای مقاوم جانوران و گیاهان بهصورت کامل یا قطعهای
-
bioclastic
زیستآواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ویژگی مواد آواری حاصل از اندامهای مقاوم جانوران و گیاهان
-
biolistics, particle gun technique, particle acceleration technique
زیستباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] نوعی روش انتقال ژن که در آن ذرات تنگستن یا طلای پوشیده با دِنا به سمت یاختهها یا بافتها یا اندامهای هدف پرتاب میشود متـ . ذرهباران particle bombardment, microprojectile bombardment
-
biopolymer
زیستبَسپار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] درشتمولکولی که در بدن موجودات زنده تشکیل میشود
-
biomonitoring
زیستپایش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] استفاده از ریزاندامگانها در ارزیابی کیفیت آب در محل تخلیۀ فاضلاب در آبهای پذیرنده و در پاییندست آن محل
-
bioturbation
زیستپریشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] آشفتگی و آمیختگی نهشتههای باستانشناختی براثر فعالیتهای جانوران و گیاهان و ریزاندامگانها
-
biochip
زیستتراشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] 1. نوعی تراشه که قرار است به جای تراشههای سیلیسی به کار رود؛ در مدارهای اصلی این تراشهها که هنوز مراحل آزمایشگاهی خود را میگذرانند، از مولکولهای زنده یا پروتئینها استفاده میشود و درنتیجه انرژی مصرفی آن...
-
biomimetics
زیستتقلید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نانوفنّاوری] تقلید از طبیعت و بهکارگیری آن در مقیاس نانو در حوزههای گوناگون علمی و فنّاوری
-
biomass 2, biological mass
زیستتوده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] کل تودۀ موجودات زنده در یک محیط خاص زیستی
-
biosolids
زیستجامدها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مواد آلی جامد بهدستآمده از تصفیۀ فاضلاب شهری که برای بهبود خاک به کار میرود
-
biocrime
زیستجُرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] جُرمی که در ارتکاب آن از مواد زیستی از قبیل مواد شیمیایی و سمی و بیماریزا و نیز مواد ژنشناختی و بافتها و اندامگانهای دستکاریشده استفاده میشود
-
bioprinting
زیستچاپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] فنّاوری روبهتکاملی در حوزۀ مهندسی بافتها که در آن از چاپگرهای سهبعدی متصل به رایانه برای ساختن سریع و دقیق ساختارهای زیستی سهبعدی استفاده میکنند