کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زیستاقلیمشناسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
biolinguistics
زیستزبانشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] شاخهای از زبانشناسی که به بررسی زمینههای زیستی رشد زبان در افراد و سیر تحول آن در انسان میپردازد متـ . زبانشناسی زیستی biological linguistics
-
زیستشناسی اعصاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ← پیزیستشناسی
-
population biology
زیستشناسی جمعیت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] بررسی جمعیت از دیدگاه علم زیستشناسی
-
system biology
زیستشناسی سامانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← زیستشناسی سامانهها
-
systems biology
زیستشناسی سامانهها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] گرایشی در علوم زیستی که در آن به بررسی سازمان و برهمکنشهای پویای اجزا و عناصر منفرد سامانههای زیستی میپردازند متـ . زیستشناسی سامانهای system biology
-
biomineralogy
زیستکانیشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] بررسی و مطالعۀ سامانمند زیستکانیها
-
bioarchaeology
باستانزیستشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] زیرشاخهای از علم زیستشناسی که مفاهیم زیستشناسی انسانی را با باستانشناسی انسانشناختی پیوند میدهد
-
neurobiology
پیزیستشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] بخشی از زیستشناسی که کار آن مطالعۀ ساختار و کار شبکۀ عصبی موجودات زنده است متـ . زیستشناسی اعصاب
-
biocultural anthropology
انسانشناسی زیستفرهنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] زیرشاخهای از انسانشناسی که با ادغام انسانشناسی جسمانی و باستانشناسی به پژوهش دربارۀ سامانههای زیستشناختی پیشازتاریخ میپردازد
-
شناسی
لغتنامه دهخدا
شناسی . [ ش ِ ] (حامص ) به صورت ترکیب به معنی شناسایی و آگاهی به کار می رود و ترکیبات ذیل در آن هست :- آب شناسی . آدم شناسی . انجم شناسی . ایران شناسی .جمجمه شناسی . جنگل شناسی . جواهرشناسی . جوهرشناسی . حق شناسی . حیوان شناسی . خاک شناسی . خاورشناس...
-
second-order climatological station
ایستگاه اقلیمشناسی درجۀ دو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ایستگاه هواشناسی که در آن دیدبانی فشار جوّ، دما، رطوبت، باد، اَبر، مقدار بارش، بیشینه و کمینۀ دما، ساعات آفتابی و وضع هوا دو بار در روز انجام میشود
-
third-order climatological station
ایستگاه اقلیمشناسی درجۀ سه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ایستگاه هواشناسی مشابه ایستگاه اقلیمشناسی درجۀ دو که در آن تنها یک بار در روز و تعداد کمتری از دادهها و عناصر اندازهگیری میشود
-
first-order climatological station
ایستگاه اقلیمشناسی درجۀ یک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ایستگاه هواشناسی که در آن ثبت خودکار یا خوانش ساعتی فشار جوّ، دما، رطوبت، باد، آفتاب، بارش، مقدار و نوع ابر و وضع هوا انجام میشود
-
environmental biotechnology
زیستفنّاوری زیستمحیطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] استفاده از روشهای زیستفنّاوری در حفظ و مراقبت از محیط زیست
-
macroclimate
کلاناقلیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] اقلیم یک منطقۀ جغرافیایی وسیع در حد بخشی از یک قاره یا کل آن به طول چند صد تا چند هزار کیلومتر