کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زیرپوش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
زیرپوش
/zirpuš/
معنی
آنچه زیر پیراهن یا زیر لباس میپوشند؛ زیرپیراهنی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
crinoline, underwear
-
جستوجوی دقیق
-
زیرپوش
لغتنامه دهخدا
زیرپوش . (اِ مرکب ) جامه ٔ زیرین . مقابل روپوش . شعار. مقابل دثار. پیراهن . زیرشلوار. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). لباسی که در زیر لباس پوشند. (ناظم الاطباء). آنچه که زیر پیراهن و روی بدن پوشند. زیرپیراهن . (فرهنگ فارسی معین ) : زیرپوش است مرا آتش و با...
-
زیرپوش
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) لباس نازکی که در زیر لباس های دیگر پوشند، زیرپیراهن .
-
زیرپوش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) zirpuš آنچه زیر پیراهن یا زیر لباس میپوشند؛ زیرپیراهنی.
-
زیرپوش
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: ǰirpiruni طاری: ǰerperuni طامه ای: ǰirpüš طرقی: ǰerpörâhuni کشه ای: ǰerporuni نطنزی: ǰirpuš
-
واژههای مشابه
-
زیرپوش کشباف
دیکشنری فارسی به عربی
صدرية
-
جستوجو در متن
-
underpole
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیرپوش
-
underpick
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیرپوش
-
subepochs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیرپوش ها
-
tank top
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیرپوش رکابی
-
long underwear
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیرپوش بلند
-
ارق گیر
لهجه و گویش بختیاری
araq-gir زیرپوش مردانه.
-
زیرجامه
واژگان مترادف و متضاد
پیژاما، پیژامه، زیرپوش، شلوار
-
زیبون
لغتنامه دهخدا
زیبون . (اِ) یک نوع زیرپوش یا لباس . (از اشتینگاس ).