کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زیرزمین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
زیرزمین
/zirza(e)min/
معنی
خانهای که در زیر زمین ساخته شود؛ طبقهای از ساختمان که پایینتر از کف حیاط یا خیابان قرار دارد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
زیرزمین
لغتنامه دهخدا
زیرزمین . [ زی زَ ] (اِ مرکب ) سرداب و خانه ای که در زیر زمین بنا کنند. (ناظم الاطباء). منزل تابستانی در گرمسیرها که در زیر زمین سازند. اطاقها برای نشستن تابستان که در زیر طبقه ٔ اول در زمین حفر کرده سازند. سرداب . سردابه . سرداوه . بادغرد. غرد. خَم ...
-
زیرزمین
فرهنگ فارسی معین
(زَ) (اِمر.) طبقه ای از خانه که پایین تر از سطح زمین قرار دارد.
-
زیرزمین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹زیرزمینی› zirza(e)min خانهای که در زیر زمین ساخته شود؛ طبقهای از ساختمان که پایینتر از کف حیاط یا خیابان قرار دارد.
-
زیرزمین
دیکشنری فارسی به عربی
قبو
-
واژههای مشابه
-
مشک زیرزمین
لغتنامه دهخدا
مشک زیرزمین . [ م ُ / م ِ ک ِ رِزَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سعد. (منتهی الارب ) (انجمن آرا). مشک زمین . رجوع به مشک زمین و مشکک شود.
-
سرداب (زیرزمین)
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: --------- طاری: sardxuna/ǰirzimini طامه ای: sardâb طرقی: sardow / ǰirzimini کشه ای: ǰirzemini نطنزی: ǰirzemin
-
واقع در زیرزمین
دیکشنری فارسی به عربی
تحت الارض
-
زیرزمین لا نه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ملجا
-
جستوجو در متن
-
undergroan
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیرزمین
-
subsense
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیرزمین
-
undersail
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیرزمین
-
subrange
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیرزمین
-
subsiders
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیرزمین