کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زیرانداز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
زیرانداز
/zir[']andāz/
معنی
زیرافکن؛ تشک؛ نهالی؛ فرش؛ آنچه هنگام خوابیدن زیر خود میاندازند.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
تشک، زیرافکن، مفرش، نهالی ≠ روانداز
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
زیرانداز
واژگان مترادف و متضاد
تشک، زیرافکن، مفرش، نهالی ≠ روانداز
-
زیرانداز
لغتنامه دهخدا
زیرانداز. [ اَ ] (اِ مرکب ) هر پارچه ای که در زیر پای گسترانند و نهالی و توشک . (ناظم الاطباء). فرش . مقابل روانداز. (از یادداشت بخط مرحوم دهخدا): زیراندازش زمین است و رواندازش آسمان . (یادداشت ایضاً). || فرشی است که زیر قلیان گذارند. (آنندراج ). پار...
-
زیرانداز
فرهنگ فارسی معین
(اَ) (اِ.) تشک .
-
زیرانداز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت مفعولی) zir[']andāz زیرافکن؛ تشک؛ نهالی؛ فرش؛ آنچه هنگام خوابیدن زیر خود میاندازند.
-
واژههای مشابه
-
زیرانداز و روانداز
فرهنگ گنجواژه
بسترو لحاف.
-
جستوجو در متن
-
underwinding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیرانداز
-
قالیچه و گلیم و پادری
فرهنگ گنجواژه
زیرانداز
-
گلیم و قالی
فرهنگ گنجواژه
زیرانداز
-
گلیم و نمد
فرهنگ گنجواژه
زیرانداز
-
پارچه و گلیم و قالیچه
فرهنگ گنجواژه
زیرانداز.
-
تخته پوست
لهجه و گویش تهرانی
زیرانداز درویشان
-
حصیر و نمد
فرهنگ گنجواژه
زیرانداز فقیرانه.
-
ground cloth
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پارچه خشتی، زیرانداز