کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زیبایی شناسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
زیبایی شناسی
/zibāy(')išenāsi/
معنی
۱. شناختن زیبایی؛ شناسایی انواع زیباییها و هنرهای زیبا.
۲. علمی که دربارۀ زیبایی و احساساتی که از مشاهدۀ زیبایی در انسان پیدا میشود بحث میکند؛ علمالجمال؛ استتیک.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
aesthetics
-
جستوجوی دقیق
-
زیبایی شناسی
لغتنامه دهخدا
زیبایی شناسی . [ ش ِ ] (حامص مرکب ) زیباشناسی . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به زیباشناسی شود.
-
زیبایی شناسی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حاصل مصدر) zibāy(')išenāsi ۱. شناختن زیبایی؛ شناسایی انواع زیباییها و هنرهای زیبا.۲. علمی که دربارۀ زیبایی و احساساتی که از مشاهدۀ زیبایی در انسان پیدا میشود بحث میکند؛ علمالجمال؛ استتیک.
-
واژههای مشابه
-
aesthetic/ esthetic
زیباییشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، هنرهای تجسمی] مربوط به زیباییشناسی
-
aesthetician/ esthetician
زیباییشناس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] فرد آگاه به مفاهیم و مبانی فلسفی زیبایی؛ فرد آشنا به ضوابط و ارزشهای هنری
-
aesthetics/ esthetics
زیباییشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، هنرهای تجسمی] شناخت مفاهیم و مبانی فلسفی زیبایی؛ دانش ضوابط و ارزشهای هنری
-
سالن زیبایی
دیکشنری فارسی به عربی
صالة , صالون
-
forest aesthetics/ forest esthetics
زیباییشناسی جنگل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] شاخهای از علوم جنگل که به مطالعۀ ویژگیهای زیباییشناختی جنگل و اهمیت آن برای انسان میپردازد
-
female aesthetics, feminine aesthetics, feminist aesthetics
زیباییشناسی زنانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] نظریهای زیباییشناختی که جنبۀ جهانشمول اما درواقع مردسالارانۀ هنر و زیبایی را رد میکند و از تصویری که از زنان در هنر مردانه ارائه میشود، اسطورهزدایی میکند
-
esthetic dentistry, cosmetic dentistry
دندانپزشکی زیبایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] یکی از زمینههای فعالیت در حرفۀ دندانپزشکی که با ایجاد ترتیب و شکل و رنگ مناسب به دندانها ظاهری زیبا میبخشد
-
وابسته به زیبایی
دیکشنری فارسی به عربی
جمالي
-
جستوجو در متن
-
aesthetics
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیبایی شناسی، زیبایی گرایی، مبحی
-
aestheticize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیبایی شناسی
-
esthesiogeny
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیبایی شناسی