کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زکزکة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زکزکة
لغتنامه دهخدا
زکزکة. [ زَ زَ ک َ ] (ع مص ) تنگاتنگ رفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
ذکذکة
لغتنامه دهخدا
ذکذکة. [ ذَ ذَ ک َ ] (ع مص ) زنده دلی . حیات القلب ؛ ای کمال راحته و انبساطه . (اقرب الموارد).
-
ضکضکة
لغتنامه دهخدا
ضکضکة. [ ض َ ض َ ک َ ] (ع مص ) نیک برفتن . (زوزنی ). نوعی از رفتار بسرعت یا نوعی از رفتار بطور عام ، و آن را سکسک هم گویند. || فشاردن چیزی را و تنگ گرفتن . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
دغدغة
لغتنامه دهخدا
دغدغة. [ دَ دَ غ َ ] (ع اِمص ) خارش درون گلو و بغل و در شرم زن و نره وقت انزال و در جای باریک از کف پا، و ممکن است برای قسمتی از اندام انسان هم نباشد. (از منتهی الارب ). غلغلیج کردن . (دهار). نوعی نیشگون گرفتن و ملاعبت است در زیر بغل و بن ران و یا در...